من با پسر خالم در ارتباط بودم و ب هر دلیلی خانوادم راضی نشدن بهم برسیم ب پسر خالم گفتم راضی نیستم کسی بفهمه باهم در ارتباط بودیم گذشت تااینکه دختر عمم گفت پسر خالت ب مامانم کفته ملیکا میگه من بخاطر سرطان مادرم نمیتونم دیگه پیش از این به مامانم فشار بیارم من این حرفو یکسال پیش ب پسر خالم زدم حالا که پسر خالم میگم قسممیخوره میگه من همچبن حرفی به عمت نزدم پسر خالم میگه مریضی مامانتم ک همه میدونن عمت داره دروغ مبگه و من ب پسرخالم خیلی اعتماد دارم عمم میشماسم یکمی دروغ گو هس ولی خب عجیبیش اینجاس ک من این حرفو یکسال پیش به پسر خالم زدم ولی باز نمیدونم پسر خالم راست میگه یاعمم