تو اکسپلور اینستا بودم ک کنسرت علی یاسینی رو دیدم و هری دلم ریخت و زدم زیر گریه گفتم داستان اولین عشق چقدر به یاد نرفتنی هست شما هم اگه دوست داشتید تعریف کنید
من خیلی درس خوان بودم کلا سنی نداشتم رفتم کنسرت علی یاسینی قرار شد عکس بگیرم باهاش از بین اون همه دختر یه پسر بود اقا من اینو دیدم انگار دلم گره خورد بهش
قبلشم تو گروه دیده بودم همش یه جوری عکسشو میدیدم انگار قبلا عاشق این آدم بودم
خلاصه رفتم عکسم گرفتم پله هارو باهم اومدیم پایین حرفیم نزدیم
تو اینستا دیدم پیجمو فالو کرده خیلی کم حرف زدیم دفعه بعد خواستم برم کنسرت اومد دم سالن منو دید رفت نیومد سری بعدی یه جوری جاشو گرفت بغل هم بیوفتیم آشنا شدیم نگم ک چقدر عاشق بودیم چقدر دوست داشت مراقبم بود منو منم اولین شخص زندگیش بودم ما انقدر همو دوست داشتیم انقدر نخواستن باهم باشیم نشد از اون موقع ۵سال تمام میگذره من هنوزم زخمم بازه همیشه دلم میخواست بهش میرسیدم
