شوهرم برای کارشون دنبال یه کارمند میگشتن که دورکاری انجام بده
بطور اتفاقی یکی از دوست های من رو بهش معرفی میکنن
شوهرم هم نمیدونسته این دوست منه
اولین جلسه توی کافی شاپ قرار میذارن
دوستم اونجا بهش آشنایی میده و میگه من همسرت رو میشناسم
تا الان دو سه بار کافی شاپ جلسه کاری داشتن
و توی فضای مجازی هم در مورد کار با هم در ارتباطن
شوهرم به من همه چیز رو میگه
اما اون دوستم تا به امروز بارها با من صحبت کرده
ولی حتی یک بار به روی خودش نیاورده که با شوهر من در ارتباطه
فکر میکنم که فکر میکنه من در جریان نیستم...
نسبت بهش اصلا احساس خوبی ندارم