من یه دخترم که با هزاران مشکل و کمبود خانوادگی بزرگ شدم با زجر و فقر و یه پدر معتاد خودم خرج خودمو دادم رفتم دانشگاه اونجا عاشق یه پسره شدم چون فک میکردم خیلی جنتلمنه و آقاست اما کاملا برعکسش بود یه پسر هرزه بود ک تمام زندگیش خلاصه شده بود توی دوست دختر و دختربازی و رابطه جنسی و من اینو خییییییلس دیر فهمیدم
اینم بگم اصلا باهاش رابطه نداشتم فقطم یبار از نزدیک باهاش ب عنوان رل حرف زدم فقط یکبار!!!
۴سال دنبالش دویدم عاشقانه براش فداکاری کردم دیدم ۸ساله با یکی دیگست ک فابریکشه و میخواد بگیرتش منم رفتم ازدواج کردم روز ۴م عقدم اومد دایرکتم گفت من کات کردم و عاشقتم و میخوام بی محلیامو و اذیتامو برات جبران کنم منم خرررر شدم عاااشقش بودم ازدواجم بخاطر فرار از یه خانواده وحشتناک و بی پولیم بود ترجیح دادم ازدواج کنم وگرنه میتونستم مث خیلیا پسرا خرجمو بدن و....ولی نکرررردم
الانم شوهرم مرد بدس نیست اما معتاده به قرص مخدر و سیگار و من دارم زندگی مادرمو دوره میکنم و ب همین دلیلم همش اون آقای سابق رو چک میکنم خیانت نمیکنم من😭😭
اومد گفت جداشو خواستم جداشدم توی عقدم دیدم رفته با یکی دیگه با اینک گفت دوسم داره اما پشتم نموند و خیانت کرد بهم و رفت و انگار منو نمیشناخت.شما میتونین فک کنین سر من چی اومده؟؟؟؟😭😭😭منم جدانشدم عروسی کردم و از اینور هرروز اونو با دوس دختراش چک میکنم و شوهرمو حرص اعتیادشو میخورم من چرااااا زنده ام؟؟؟؟😭😭😭😭
هرررروز چکش میکنم با اینکه این آدم بدترینهارو در حقم کرد دریغ از یک محبت حتی!!!!!من براش جون میدادم ندید و رفت
الانم روزی یبار رل میزنه و داره عشق میکنه من اینجا میسوزم وسط ی زندگی بد
چکارکنم؟؟؟؟بچه ام ندارم ۲۶سالمه و آرزوهام نابود شدن