بچه‌های مشورتی ازتون می‌خواستم من خانواده شوهرم یه شهر دیگه‌ان بعد هر وقت یه تعطیلی چیزی میشه شوهرم باهاشون تلفنی حرف میزنه کلی اصرار می‌کنه به مادرش که بیا اینجا و اینا
من از این حالتی که انقدر اصرار بکنه خوشم نمیاد دوست دارم از قبل با من هماهنگ بکنه بعد به اونا اصرار بکنه اما شوهرم اعتقادش اینه که مامانش و باباش مهمون حساب نمیشن که بخواد با من هماهنگ بکنه قبل از تعارف
ولی بقیه رو حتمااا باهام قبلش هماهنگه
حالا بنظرتون من خواسته منطقیه یا اون؟
چ اشکالی داره
مگه اونا مدام‌میان؟؟
منم هربار شوهرم تعارف میزنه اما شاید سالی ۱بار بیان
ایقد رسمی نباشید حالا اونا همون لحظه پا میشن میان؟
والا اعتقاد همسر منم اینه و منم باهاش موافقم
پدر و مادر خودم شهر دیگه هستن و دم به دقیقه من و همسرم تعارفشون میکنم بیان ولی خودشون کم میان
بتوپ بهش ..دوبارکه بهش برخورد
دفعه سوم میفهمه
مثلا اگه کسی بخواد از اون شهر بیاد شهر ما شوهرم شروع می‌کنه اصرار کردن که مامان شما هم بیا
اونم هر دفعه نمیاد حالا اما حرکت شوهرم نمیدونم باید چه واکنشی نشون بدم
پدر و مادرش هستنااااا...
بروخداتوشکرکن که یه شهردیگن مال ماتویهساختمان هرروزمون وسیاه کردن من جات بودم سجده شکرمیکردم
