من امشب مرگو تجربه کردم با همسرم
پدر مادرم تولدمو سوپرایزی ی رستوران موزیک زنده گرفتن اطراف تهران یکی از باغ رستورانا
حیاط خیلی قشنگی داشت هی پسرم میرفت مام دنبالش
مثل فشنگ بچها دنبال هم میکردن من و همسرمم دنبالش
ی لحظه پسرمو با یکی دیگ اشتباه گرفتم لباساشون عین هم بود زیر یک ثانیه فهمیدم پسرم نیست ولی هرچی دیدم نبود
وای نبود کل پرسنل دنبالش بودن
کل ادما دنبالش بودن
یک دقیقه نشد حراستش اومد عکسشو گرفت دوربین چک کردن نرفته بیرون
وای خدا این حالو هیچ مادری هیچ موجود زنده ای تجربه نکنه
خدایا این بچها رو بما ببخش