من وپسرخالم امروز کنکور داشتیم
پسرخالم خیلی میخوند و روزی شاید 14 ساعت و رتبه برتر قلمچی بود
پسرخالم و من باهم برگشتیم خونه
خیلی ناراحت بود گفت که سخت بود فکر کنم باید پشت بمونم
شوهر خالم دعواش کرد ..
و پسرخالم گفت به تو ربطی نداره من تلاشمو کردم
باباش پا شد با کمبربند زدش و ما جلوشو گرفتیم
همش میگفت من خرج ات کردم و..
حالا پدر من از من پرسید گفت چطور دادی گفتم بد دادم
گفت که خودم طراح بودم خواستم سخت بگیرم نتونی بنویسی
واقعا برای شوهرخالم متاسفم
برای شما پیش اومده؟