من وقتی 17سالم بود کمک بابابزرگم توی باغ خرما جم میکردیم بعدش بابابزرگم چندتا کمکی پسر اورده بود اشنا بودن بس قضا یکی از همون پسرا ازمن خوشش میومد هی پارتی بازی خرما میورد بهم میداد ایقد میرفت میومد ک منم ازش خوشم اومد وقتی ک عصر میشد همه میرفتن خونه من ب بهونه جم کردن کارتونا طولش میدادم تا بریم دوتایی یه گوش بشینیم حرف بزنیم چقد شبا یواشکی از خونه میزدم بیرون میگفت بیا برات خوراکی خریدم اما ب بهونه خوراکی میخاست منو ببینه و الا همون پسر نامزدمه عقد کردیم😋🙈
زود قضاوت نکنین لطفا ما کاری نمیکردیم حتی گوشی من نداشتم فق حضوری میدیدمش
درسته
اولین بار که دیدمش قلبم لرزید شد همه دنیام اون شد همه چیزم 😔💔 همه میگن هوسه اگه هوسه چرا فراموشم نمیشه اگه هوسه چرا اینقد حالم بده اگه هوسه چرا قلبم بیقرارشه بین این همه ادم چرا قلبمو باید به تو میدادم 😔💔
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
ایشالله میرسین بهم مهم اینه ک پای رابطتون محکم وایستین
نمیدونم شاید اون منو دوس نداره
از هرکسی که این امضا رو میخونه یه خواهش دارم>>>>>>میشه به خدا بگی صلاحشو بزار تو آرزو هاش این دختر از بس سختی کشید و نرسید و همه گفتن صلاحته خسته اس .....خدا با این کاربر قهره شما ازش بخواید شاید شد//غم دارم غمم سنگینه