پارسال خیلی با چالش مواجه شدم من پایه دهم ازدواج کردم (انتخابم نبود) ومنو برد شهر غریب و دهم ویازدهمم اونجا عذابم میداد و آخرین اتفاق خیانت بهم کرد و من اون شب تصمیم گرفتم خودکشی کنم دقیقا توی بالکن ایستاده بودم پایین نگاه میکردم تا خواستم خودمو پرت کنم یهو صورت مامانم اومد جلو چشمم نتونستم گفتم خدایا منو نجاتم بده از این عذاب حالم بد بود خداروشکر خدا صدامو شنید و وقتی برگشتم خونه پدرم اون باز بدرفتاری کرد و پدرم فهمید دیگه نزاشتن برم روانم تا ماه ها بخاطر این خیانتش آسیب دیده بود(جلوم تصویری با دختره حرف میزد) ولی من به محض اومدن خونه پدرم تصمیم گرفتم بخونم هرطور شد میخوندم با اینکه حالتی افسردگی داشتم ولی جنگیدم برای هدفم
یک ماه ترسم از دادگاه بود یک ماه کرونا شدید گرفتم و یک ماه مادرم عمل کرد وداداش ۶ماهم گریه میکرد
تا نهم معدلم ۲۰بود ولی دهم شدم ۱۶
از بس سرکوفت شنیدم از اونا ومیگفتن تنبلی عقده ای شده بودم امسال هرطور شده خودمو نشون بدم من تنبل نیستم اتفاقاً خیلی هم زرنگم.... آزمون نمونه دولتی دادم و قبول شدم و آنقدر خوندم معدلم شد ۱۸.۷۰
.................
دارم فکر میکنم من درسته بهم خیانت شده ولی منم خیانتکارم به درسم خیانت کردم من حرف از تعهد میزنم ولی من متعهد نیستم چون روزایی که بشدت حالم بد بود ساعت مطالعم خود به خود کم میشد .....ولی در عوض حس میکنم روان آسیب دیده ام الان بهتر شده الان دارم مثل قبل لذت درس خوندنو میچشم ...