خودم که همیشه غمگینم افسردم همشم خونم تفریحی ندارم میرم مزار هم دلم میگیره همش فکر میکنم همه میمیرن من تنها میمونم از مرگ هم میترسم از اول هم همین بودم ۲۲ سالمه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
جالبه راجب مرگ بقیه فکر میکنی جز خودت من امروزم سر مزار بودم به مرگ خودم فکر میکنم که منم یه روز اونجا میخوابم واسه همیشه و هیچی زا خودم نمیبرم هیچی حتی لباس تنم رو