به نظرم با این شوهر باید با سیاست رفتار کنی. میتونی تو دستت بگیریش.
خیلی بده که آبرو می بره به دیگران زنگ می زنه نمی دونه عین آدم بالغ بدون اینکه کسی بفهمه مشکل رو حل کنه !؟
در ضمن وقتی دیرمیاد بذار بگذار یه آب و نونی بخوره بعد سسوار پیچش کن مگه نمی بینی نمی تونه تحمل کنه
بعد اینم بگم فک نکن مهرتو بزاری اجرا الان اوضاع گل و بلبل میشه هزارتا قانون هست برای در رفتن از زیرش سالی دوتام سکه میبُرن اینقدرم طلاق نمیده تا مهرت ببخشی
اگه این زندگیو میخوای به جهت حفظش تلاش کنی یهو الکی الکی خراب نشه همه چی
این همه تعریف کردی چرا گفتی بیاد مشاوره
عزیزم من حس می کنم یه جورایی همسرت خسته شده از بک سری از کارات !
جالا چی من. تو زندگیت نیستم که بدونم !
انگار حس می کنه تو زندگیش گیر افتاده .
تنها راه حلت اینه که برگردی و سر فرصت تنهایی بدون دخالت بقیه باهم حرف بزنید
شاید مشگل مالی براش پیش امده ! یا هر چیز دیگه ای !،
دبگه هم پای خانواده ها رو وسط،نکشید مگه اینکه بخوای جتما جدا بشی!
حتما تو ارامس حرف بزنید
شاید چیرهایب هست که باید بهت بگه ولی نو دلش مونده
غر غرو نیستم ولی زودرنجم و وقتی ناراحتم اولش ناراحتیمو میگم و بعدش دیگه نمیخوام باهاش حرف بزنم اونم میگه باد می‌کنی چرا قیافه میگیری
نه از من اصلا نمی ترسه
اون شب بهم گفت پاشو بریم خونه مادرم یا بریم بیرون تاب بخوریم من گفتم نه نمیام اونم پاشد زنگ زد به بابام و دیگه بدرفتاریاش شروع شد
