گلم من بارداری اولم ی سقط داشتم خونه مادرم بودم خون ریزی درد شدید داشتم نزاشتم متوجه بشن که سقطه
تو تریاژ بیمارستان فرستادم اورژانس زایشگاه تک تنها سوراخ سوراخم کردن بدون همراه رو تخت بیمارستان افتاده بودم
مادرم نفهمید بهشون گفتم رفتیم پارک مهمونیم جایی
چند روز دیگه هم باید برم عمل بازم بهشون نمیگم دلیل نداره بخواد جر منو بکشه من ی بچه ام کلا خیلی نگران میشن میترسن چیزی بگم تو این را های سختی که پشت سر گذاشتم فقط همسرم اطلاع داره و خودم و اون پیشم بود