2752
2734
عنوان

بارداری پرخطر دارم مادرم بهم اهمیت نمیده

| مشاهده متن کامل بحث + 525 بازدید | 36 پست

من بارداری اولم هم استراحتی بودم. نزدیک پنج ماه فیکس توی بارداری و دو ماه هم بعد بارداری موندم خونه مامانم. سر این یکی یک هفته بعد سرکلاژ موندم و بعدش به شوهرم گفتم کمکی بگیر مگه مردم نوکر من هستن که مدام در حال خدمت رسانی به من باشن. به خدا اینقدر این شوهرها رو متوقع بار نیارین. همین شوهرت اگه خدای نکرده مادرت مریض بشه می‌ذاره چند ماه ولش کنی بری پرستاری مادرت؟؟

فقط 10 هفته و 6 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
مامانِ مانی ❤️ و فندق‌ کوچولو♥️

شما بر ای کاربرایی که برات وقت میذارن و دعا میکنن و دلسوزی میکنن هم حتی درحد یه لایک هم ارزش قائل نیستی خوب با اطرافیان هم همینجوری دیگه 

خدابهت سلامتی بده ولی یکم کم توقع تر و اداب دان تر باش تا کارهابروفق مرادت پیش بره اونم پاش پیش بره بیاد بمونه

بی فرهنگ ها خیلی متنوعند یکی حمام نمیکند یکی زباله میریزد یکی آلودگی صوتی ایجاد میکند یکی پروفایل و امضای سرتاسر توهین میگذارد  ولی همه یک وجه مشترک دارند آن ها "کتاب "نمیخوانند ......

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

من چون جز مادران پرخطرم باید تحت نظر دکتر خوب تو شهر باشم،مادرم یه شهر کوچیکه که حتی درمانگاه درستی ندارند نمیشه برم اونجا،در ثانی چطور این همه راهو برم از جنوب به شمال با این حال و اینکه مادرشوهرم خودش نمیتونه راه بره چطور از من پرستاری کنه و یدونه خواهر شوهر دارم که اینجا نیست وگرنه حتمن این پیشنهادات انجام میدادم

خداروشکر یدونه بچه دارم،اما چندروزه خیلی پریشونم دختر یکی از دوستام سرما خورد و بخاطر عفونت ریه مرد دوروزه پیش همین یدونه دخترو داشت خیلی میترسم و چندروز کارم گریست،خواهر که ندارم،مادرمم پیشم نیست میترسم تنها بمونم آینده فقط از خدا یه دختر خواستم که اونم نه خدا میخاد و نه خانوادم

بابای من این جاست ما اینجا یه خونه داریم اومده کارای سندشو بکنه،مامانم که نمیخاد زندگیشو ول کنه شوهرش همینجاست،یه داداشم زن داره و بچه ،یکیشم نامزد,یکیش دانشجو و شهر دیگست وگرنه کار مهمی نداره که نخاد بیاد،فقط فکرش خرید و گشت و گزارو مهمونی و بیخیال من 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687