خانما منو جاریم ۱٠سال تفاوت سنی داریم اون بزرگتر
بعد اندامشم فکر کنید دوتا شکم زاییده الانم شکمش ببینی انگار حاملس از من هرمراسمی میشه پیام میده اتو مو بفرست
لباس بفرست منم اتومو میفرستم ولی لباس بهونه میارم میپیچونم،
ولی یکبار دیگه نتونستم دربرم مجبور شدم فرستادم اونم چون یک هفته به کوب زنگ زد بعد جاییم پوشید همه فامیل دید من دیگه نتونستم اونو تن بزنم مجبور شدم نصف قیمت دادم رفت رفتم یکی دیگه خریدم، حالا باز فردا مراسم برادر زادشه
اول پیام داد اتو بفرست نمیخاستم جواب بدم صبح جواب بدم الان دیدم دیگه نمیشه که کاش جواب نمیدادم بهش گفتم باش میفرستم بعد دیدم پشت بندش امد میشه لباس بتفشتو هم بدی اصلا فکم باز موند لباسی و میخاست که خودم دلم نمیاد بپوشم چون هم عروسی خاهرم خریدم هم گرون خریدم
منم جواب دادم نه دست خاهرم عصابم بهم ریخته یعنی من اصلا دوست ندارم لباس قرض بدم یادم ماه های اولی که ازدواج کرده بودم هم ازم شلوار و مانتو میخاست😕😕😑😑
حالا صبحی میخام به همسرم بگم بابا بگو ازمن لباس نخاد چقدر خاسته پیچوندم واسه چی بازمیخاد شماهابگیدچیکارکنم اخه