2733
2734
عنوان

بهم گف کرم داری

75 بازدید | 10 پست

بچه ها داشتم با دوست پسرم حرف میزدم . شب بود . ی موتوری بهم گف با کی حرف میزنی منم گفتم ب تو ربطی نداره بیشعور . اونم افتاد دنبالم 

بعد اصلا دوست پسرم فهمید دنبالمه ولی حتی نپرسید رسیدی خونه یا ن . منم بهش گفتم چرا نپرسیدی شاید منو خفت میکرد . برگشت بهم گف خاک تو سرت کرم از خودته چرا جوابش میدی ک بیوفته دنبالت

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731

وااااا

متاسفم واسه دوس پسرت

می دانی چی باعث شد اینهمه دوستت داشته باشم و از فکر کردن به تو دست بر ندارم؟! تو کودکِ غمگین و سرکوب شده ی درونم را از زیر آوار بیرون کشیدی، گرد و خاکش را تکاندی، بغلش گرفتی، تحسینش کردی و دوستش داشتی. تو زمانی از راه رسیدی که من نیاز داشتم حس کنم برای کسی، بیشتر از هرکسی اهمیت دارم.تو در موعد زخم های عمیق من رسیده بودی و برای کودک تنها و ترسیده ی درونم، پناه شدی و این منطقی ترین دلیلی ست که برای دوست داشتنت سراغ دارم.نرگس صرافیان طوفانتو قصه‌ی ناتمام من هستی و پایانی برایم نداری................تو قشنگ ترین سهم من از دنیایی ......بدترین حالتی که ممکنه برای یه آدم پیش بیاد اینه که همزمان هم احساسی باشه و هم منطقی، یعنی قلبش داره مچاله می‌شه ها، ولی مجبوره منطقی تصمیم بگیره، بعدش باید روزها و ماه‌ها و حتی سال‌ها بشینه به قلبش توضیح بده که اگه اون کارو نمی‌کردم بیشتر مچاله می‌شدی.اما مگه قلب حالیشه؟ وقتی دیگه صلحی نباشه بین عقل و قلبت، انگار لای منگنه ای، چون نه مغزت قلب داره، و نه قلبت مغز.

پسره بیشعور خواست مزه بریزه

خوب کردی جوابشو دادی


می دانی چی باعث شد اینهمه دوستت داشته باشم و از فکر کردن به تو دست بر ندارم؟! تو کودکِ غمگین و سرکوب شده ی درونم را از زیر آوار بیرون کشیدی، گرد و خاکش را تکاندی، بغلش گرفتی، تحسینش کردی و دوستش داشتی. تو زمانی از راه رسیدی که من نیاز داشتم حس کنم برای کسی، بیشتر از هرکسی اهمیت دارم.تو در موعد زخم های عمیق من رسیده بودی و برای کودک تنها و ترسیده ی درونم، پناه شدی و این منطقی ترین دلیلی ست که برای دوست داشتنت سراغ دارم.نرگس صرافیان طوفانتو قصه‌ی ناتمام من هستی و پایانی برایم نداری................تو قشنگ ترین سهم من از دنیایی ......بدترین حالتی که ممکنه برای یه آدم پیش بیاد اینه که همزمان هم احساسی باشه و هم منطقی، یعنی قلبش داره مچاله می‌شه ها، ولی مجبوره منطقی تصمیم بگیره، بعدش باید روزها و ماه‌ها و حتی سال‌ها بشینه به قلبش توضیح بده که اگه اون کارو نمی‌کردم بیشتر مچاله می‌شدی.اما مگه قلب حالیشه؟ وقتی دیگه صلحی نباشه بین عقل و قلبت، انگار لای منگنه ای، چون نه مغزت قلب داره، و نه قلبت مغز.
2738
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز