2737
2734
عنوان

حالم از رفتارهای زشتو زنندم بهم میخوره...

| مشاهده متن کامل بحث + 1841 بازدید | 71 پست
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



ببین وقتی عصبی میشی چشماتو ببند تا ۵ بشمار بعد حرف بزن

این دیگ باید تا 500 بشماره

به تو چه کس چه کند هرچه کند کس به تو چه    نه تو در گور من می زده می خوابانند   نه مرا گور تو گور پدرت پس به تو چه   

ای وای بر من   بااین رفتارت باید فاتحه زندگیتو بخونی،هیچ مردی نمیتونی کلمه ازت متنفرم هضم کنه اگه الان چیزی نمیگه  ی روزی حسابی فوران میکنه

آدمک اخردنیاست بخند،،،آدمک مرگ همینجاست بخند،،،آن خدایی که بزرگش خواندی،،،به خدامثل تو تنهاست بخند.....
2731

اسی تو منی یا من توام منم از بس گفتم کار کشید بزرگترا گفتم من باشما وصلت کردم همتون پیشرفت کردید و میکنید ومشکلات چندین سالتون حل میشه و شد تو چی اومدی بابام شاد شنگول بود رفت زیر خاک و....  لعنت به روزیکه شناختمت البته افسردگی هم بی تاثیر نیست

لطفا برا شادی روح خواهرم و پدرم با دلهای پاکتون صلوات بفرستید خدا هیچگاه داغ عزیزی رو بهتون نشون نده    عمر گرون گذشت نفهمیدم بعضیهایی که روم میخندن صرفا دوستدارانم نیستن دشمنن با سلاح خنده

ی کم عقل هم داشته باشی بد نیست، عمر ادما دست خداست پس شوهرت مقصرندون متاسفم واست معلومه خیلی ادم لجبازوکینه ای هستی 

آدمک اخردنیاست بخند،،،آدمک مرگ همینجاست بخند،،،آن خدایی که بزرگش خواندی،،،به خدامثل تو تنهاست بخند.....
داغداری .من درکت میکنم ولی ب مرور متوجه میشی همه این حرفا بی فایدست من تجربه کردم.صبوری کن.قران بخ ...

باباش فوت شده چکار ب اون شوهر بدبختش داره اون چکارس من جای شوهرش باشم امروز طلاقش میدم

2740

هر چی رو می خوای به زبون بیاری توی ورق بنویس فرداش اون هایی که نوشتی رو بخون و ورق ها رو پاره کن. این جوری هم خودت تخلیه می شی از هیجانات مضر هم دیگه به شوهرت لطمه زبونی وارد نمی شه.

السلام علیک یا اباعبدالله السلام علیک و رحمه الله و برکاته اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.  ‌.   ‌.   یاعلی علیه السلام
باباش فوت شده چکار ب اون شوهر بدبختش داره اون چکارس من جای شوهرش باشم امروز طلاقش میدم

وای نگو.زن داغدار رو باید درک کرد.من بابام ک فوت شد ،بچم ۶ماهش بود. شوهرم پیشمون نمی موند شبا.مهربون خیلی.ولی شبا میرفت خونه مادرش.عموم بهش گفت بخاطر بچت بمون،زنت عزاداره نمی تونه بچه نگه داره

از بچم متنفر شده بودم.اصلا اعصاب نداشتم.قند خونم رفته بود رو ۳۰۰.گر میگرفتم.بچم ک صدا میداد دلم میخواست بکشمش.دلم میخواست فرار کنم.

لطفا اسی رو سرزنش نکنین همین ک می‌دونه اشتباهشو خودش ارزشمنده خودشم خوشحال نیس از این حالش لابد دست خودش نیس 

اسی شوهرت چ واکنشی نشون میده 

مگه چیکار کرده که فکر می‌کنی مقصره؟ 

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز