حالا من از بیهوشی میترسیدم😅😅
دکتر بیهوشی آمد خودشو معرفی کرد
دکتر خودم داشت میومد تو اتاق
صداش کردم گفتم دکتر دکتر منومیخان بیهوش کنن
😁😅😅😅😁😁دکترم آمد پیشم گف خانم فلانی میترسی ؟
گفتم آره دکتر 😰. 🤣🤣🤣. دکترم ب دکتر بیهوشی گف مریض منو سر کن ،بیهوش نکن🤣🤣🤣🤣
بچه دنیا آمد صداشو شنیدم 😍😍😍😍آماده کردن ک ببرنش بخش،نشونم دادش جوجم داشت گریه میکرد،لپش روچسبوند ب لبم ساکت شد🥺😍😍آمد ببرش باز گریه کرد🥺بازم چسبوندش ب لبم بوسش کردم ساکت شد بردش😍😍😍😍
کلا سر س تا سزارین هام سر بودم