تنها اشتباهی که تو این چند سال عمری که از خدا گرفتم همین بود ، ماهاست دارم به این اشتباهم گریه میکنم ، خودخوری میکنم ، هفت کیلو کم کردم ،شدم ۴۴ کیلو
تو رو خدا کامل بخونین راهنماییم کنین
حقیر شدم خیلی
هیچ موقع یادم نمیره ، چرا این حماقت رو کردم
چند سال قبل من یه آقایی رو دیدم خیلی خوشم اومد
خلاصه متوجه نشدم این آقا هم خوشش اومد یا نه
یه روزی مامانم گفت اجازه میدی این آقا بیاد خواستگاری یا نه
حالا نمیدونم خودش خوشش اومد یا اینکه کسی معرفی کرده بود بهمون
من به مادرم چیزی نگفتم ، گفتم هر چی شما صلاح میدونین ، هر چی شما بگین ، گفت خب ما میگیم فعلا نه داره درس میخونه بعد درس، من بیچاره هم تو دلم موند
خلاصه من تو همین تایم بهترین خواستگارا رو داشتم و به این امید که این آقا که ازدواج نمیکنه همه رو رد کردم ، البته اون آقا تقصیری نداشته ، تقصیر من بوده باید به خانوادم میگفتم اجازه میدادن میشد یا نه
بعد چند ماه من شک کردم ایشون متاهل شده
یقین نداشتم ، به مادرم گفتم ،گفت غیر ممکنه
دلم طاقت نیاورد ، شمارش رو داشتم با یه اکانت ناشناس رفتم تو تل بهش پیام دادم و تبریک گفتم
واقن متاهل شده بود ، چرا من همچین ریسکی کردم چرا بهش پیام دادم😔😔😔