وای خدایا چندشم شد واقعا نییاز داشتم با یکی در میون بزارم روم نشد به کسی بگم
جایی کار داشتم تاکسی گرفتم برم
تاکسی زرد بود و من گفتم خب دیگه اوکیه 😭🥺
گفتی لایک کن
خب
این داستان تاکسی به نام هوس
من از اسنپ هم میترسم
چی گفتع مگه؟
اول که سوار شدم
خدایا مرد ۱۸۰ درجه برگشت بهم زول زد و یه لبخند گنده زد
منم اخم کردم گفتم بله؟؟ گفت هیچی دخترم
همین جور که داشت میرفت گفت چند سالته دختررررممم؟
منم گفتم بله؟
گفت هیچی دانشجویی دختر منم دانشجو عه
گفتم اره دانشجو عم
گفت ماشالله بهت نمیخوره
خب
خب همه رو ی جا بنویس دیگهه اح
منم گذاشتم رو پای اینکه میخواد حرف بزنه حوصلهش سر نره!
بعد یهو گفت چه موهای قشنگی داری
موها بلنده و فر ودرشت تا بالای باسنم+
منم گفتم مرسی
یهو دوباره برگشت با لبخند نگاهم کرد منم واقعا دیگه ترسیدم
یهو گفت ببین من یه داداش مجرد دارم کارخونه داره اگه بخوای الان بریم پیشش😭😭😭
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
