سلام دوستان
من با نامزدم در ارتباطم و ایشون تقریبا بهمن ماه خواستگاری کردن و ازمایش دادیم و جواب ازمایش مثبت شد و ایشون درجه یک فامیل هستن.. حقیقتش زیاد به دلم ننشست از زمانی که بله رو گفتم خیلی اضطراب شدید و نگرانی داشتم و وقتی برام کادو گرفتن(بماند کادو چی بودن) عذاب وجدان گرفتم ، و وقتی دعوتمون کردن برا ناهار واقعا حالم بد شد..حالا موندم این وسط میخوام خراب کنم من خودم دانشجو هستم و یه سال دیگه فارغ التحصیل میشم و شاغل نیستم و۲۳سالمه و شرایط پسر اینطوریه ۲۸ سالشه و کار نداره (دنبال کار هستن) و خونه رو پدرش براش خریده و زیاد وقت برا عقد نداریم تهش تا خرداد و اگه بخوام خراب کنم باید همین ماه خرابش کنم و مادرم فشار میارم به خودم که به پدرت بگو و تمومش کن و از دستم خسته شده..منم واقعا از زندگیم خسته شدم و اصلا امیدی ندارم و مشکل افسردگی رو دارم اونم متوسط..خلاصه اینکه زیاد به حرف مردم بها میدم و از طرفی میترسم این فرصت رو از دست بدم یا در اخر پدرم نذاره کار کنم یا راحت باشم واقعا عذاب میشه برام( این حرف مادرمه) از طرفی مادر پسر میگه من حواسم بهش هس و فلان و چیزی براش کم نمیذارم..الان اخرین بار شنبه هفته قبل باهاش تلفنی صحبت کردم و خودم زنگ زدم و از اون موقع تا الان هیچ پیامی نداد.. دلیلش چی میتونه باشه؟
ببخشید طولانی شد و لطفا سوالات بی مورد نپرسید لطفا یه نصیحت یا حرفی بزنید دلم اروم بش