خدایابندهات باهام کاری کردن که ازت دورشدم (به جرم دختربودن هزارسیلی برصورتم زدن،ارزوی زندگی کردن به دلم گذاشتن به دلم موند همه ی آرزوهام... )تورولابه لای دردام گم کردم توبیاوخدایی کن پیدام کن
شرایطتت چطوره بخدا خسته شدم نه اسایش نه ارامش فقط گفتن شوهرکن نه به پیشرفتم کمک کردن نه به ارامش نه به خوب زندگی کردنم مادرم حتی به من ی اتاق نداد چون معتقد دخترباید شوهرکن وبره فقط
خدایابندهات باهام کاری کردن که ازت دورشدم (به جرم دختربودن هزارسیلی برصورتم زدن،ارزوی زندگی کردن به دلم گذاشتن به دلم موند همه ی آرزوهام... )تورولابه لای دردام گم کردم توبیاوخدایی کن پیدام کن
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
من که دیگه ازبس جیگرم خون شدتواین خونه هرکیم میومدخواستگاری میکردپسش میزدم تااینکه دیگه تصمیم گرفتم ...
الان ازدواج کردی بخدا منم همینطورم
خدایابندهات باهام کاری کردن که ازت دورشدم (به جرم دختربودن هزارسیلی برصورتم زدن،ارزوی زندگی کردن به دلم گذاشتن به دلم موند همه ی آرزوهام... )تورولابه لای دردام گم کردم توبیاوخدایی کن پیدام کن
من که دیگه ازبس جیگرم خون شدتواین خونه هرکیم میومدخواستگاری میکردپسش میزدم تااینکه دیگه تصمیم گرفتم ...
واسه ازدواجم الان دیگه مثل قدیم نیست میخاد باطرف اشنابشی باهاش بری بیای که متاسفانه بخاطر سخت گیری خانوادم من نمیتونم دیگه خسته شدم
خدایابندهات باهام کاری کردن که ازت دورشدم (به جرم دختربودن هزارسیلی برصورتم زدن،ارزوی زندگی کردن به دلم گذاشتن به دلم موند همه ی آرزوهام... )تورولابه لای دردام گم کردم توبیاوخدایی کن پیدام کن
خدایابندهات باهام کاری کردن که ازت دورشدم (به جرم دختربودن هزارسیلی برصورتم زدن،ارزوی زندگی کردن به دلم گذاشتن به دلم موند همه ی آرزوهام... )تورولابه لای دردام گم کردم توبیاوخدایی کن پیدام کن