ببینید خانم شما حس توجه رو از شما نگرفته وقتی بهتون گفته من زندانیم یعنی کمبودهایی هم حس میکنه
برای شروع برای اینکه بتونید باهم صحبت کنید و همسرتون اعتماد کنه که شما دنبال خوب شدن رابطه دوطرفه هستید باید قدم های کوچیک رو شما بردارید
مثلا امشب یه دسته گل لازم نیس چند صد هزاری باشه بستگی به بودجتون یه دسته گل قشنگ کاغذ پیچ شده مثلا در حدود ۱۰۰ یا ۲۰۰
شب وقتی رفتین به همسرتون بگید از جلو گل فروشی رد شدم یادم اومد تو همیشه مثلا گل نرگس یا رز دوست داشتی گفتم برات بخرم
این میشه قدم اول
قدم بعدی فردا شبش اگه تا بحال هیچ کمکی تو خونه نمیدادین این بار موقع پهن کردن سفره یا میز چیدن برید تو اشپزخونه بگید چیزی هست بده من ببرم(تو پرانتز بگم درست میگید کارتون خیلی سنگین اما یه بشقاب بردن یا ۴تا لیوان گذاشتن هیچ کس رو نمیکشه باتوجه ب اینکه خانمتونم شاغل خودش)
این میشه قدم دوم !
قدم سوم این ۳شنبه یا ۴ شنبه به همسرتون بگید حس و حالشو داری دوتایی پنجشنبه شب بریم رستوران؟اگه باز مشکل هزینه دارید بگید دوتایی بریم یه قدمی بزنیم ! اگه نه گفت عصبانی نباید بشید!
قدم چهارمم این دوتایی که شدید صحبت کنید خاطره بچگیتون یا خاطره اولین روزی ک همسرتون رو دیدید یا خاطره بدنیا اومدن اولین فرزندتون اینارو بگید هر خاطره ای ک برای جفتتون لذت بخش بوده بعد ازش سوال کنید که تو خواسته ای تقاضایی از من داری؟ فقط بزارید ایشون گلایه کنه شما فقط شنونده باشید هیچ کارتونم توجیه نکنید فقط بگید اره درک میکنم اوهوم باش ادامه بده دوس دارم بازم بشنوم
این کارارو انجام بدید این هفته بعد نتیجه رو بگید که ایا تغییری تو رفتار همسرتون دیدین یا نه !
بعد همه این قدم ها هم لطفا تقاضای چیزی از همسرتون نکنید هیچی حتی رابطه بزارید احساس کنه که شما از روی دوست داشتن این کار هارو انجام دادید