خودم ۲۶ سالمه
درسم تموم شده ولی تو رشته خودم شاغل نیستم
جای دیگه شاغلم . فقط میرم سرکار
یه شغل انلاینم دارم
هرازگاهی هم با دوستام میرم بیرون
احساس خوبی ندارم و از زندگیم هم لذت نمیبرم
دلم میخواد درس بخونم
نماز بخونم ، برم باشگاه
دلم میخواد کتاب بخونم
دوره ها و کلاس های خودشناسی و خداشناسی برم ، به آدما کمک کنم و کارای خیر انجام بدم
ولی هیچکدومو انجام نمیدم
زندگیم فقط شده کار ...
من همون کارم نمیکنم چمباتمه زدم رو تخت فقط
سختی عذاب زندگی متاهلی.بچه داری.ارزوها یی که هیچ کدوم نرسیدم ونا امیدم
داغ دلمو تازه نکن
به بدترین شکل ممکن
به بطالت و بدبختی
منتظر م زودتر کار مهاجرتم زودتر جور شه، تا بتونم زندگی واقعی رو شروع کنم
خداروشکر از زندگیم راضیم
۲۷ سالمه تحصیلم و کردم ده ساله ازدواج کردم شاغلم ولی نه توی رشته تحصیلی خودم مهاجرت کردم هر روز باشگاه میرم و ورزشکار هستمم گیتار میزنم نقاشی میکشم عاشق اشپزیم و بیشتر اوقات شیرینی و کیک میپزم سعی میکنم با دوستامون هفته ایی دوبار و بیرون بریم(همراه همسرم) خیلی با همسرم وقت میگذرونم و برای اولین بار باردار شدم(:
خیلی بد میگذره
ولی قراره از شنبه زندگیمو تغییر بدم و برای تمام آرزو و هدف هام تلاش کنم
در ی کلمه داغون
۲۵ سالمه نتونستم برم دانشگاه ب هیچ جا نرسیدم. کلی ارزو داشتم قرار بود ۴۰۲ جراحی رو و کارهام رو تموم کنم وبرم دنبالشون ولی خواهرم مریض شد و رفت دبگه هیچ امیدی ندارم. فقط میخوام بخوابم تا لحظه مرگم
من ۳۳سالمه. در طول هفته که سرکار و خستگی، آخر هفته هم بشور و بساب و بچه داری.
من دلم می خواد برم کربلا
باشگاه برم و لاغر کنم
اصلاح سبک کنم و آت و آشغال نخورم.
مسافرت برم
بچه دوم بیارم
خونمو عوض کنم برم نزدیک مامانم
برای همش منتظرم اردبیهشت تموم شه که وقتم آزاد شه تا انجام بدمشون
