چی بگم والا
چقدر همه تون گناه دارین چقدر بی پناهید
من بیشتر از الان به پنج سال پیشتون فکر میکنم طفلیا یه مشت بچه بی سر پناه دور هم جمع شدین
بنده خدا شوهرت با ۲۲سال سن داشته برای همه شما ها پدری میکرده خداییش پسر ۲۲ساله الان نمیتونه زندگی خودشو بگذرونه اون همزمان زندگی همه شما رو مدیریت میکرده
خدایی دم همه تون گرم هم تو هم شوهرت هم اون دوتا بچه یتیم
ببین خواهرمن تو اگه سختی های زندگیت رو حساب کنی شاخ غول رو شکستی بقیش راحته فوقش این دخترا شوهر میکنن میرن
به این فکر دست کشیدن به سر یتیم چقد صواب داره برا اون دنیات بهشتو خریدی
الان فقط خسته شدی و کم طاقت هم بد حرف زدی باهاشون هم بهت حق میدم ولی صبوری کن بیشتر ان شالله خدا عوضشو به خودت و بچه هات بده
هیچوقتم ب شوهرت نگو خواهرتو جدا کن یا خونه جدا بخر چون اونم بنده خدا فشار روشه سخته براش