تاحالا شده موقع خواب ، لحظه خروج روح از بدنتون رو حس کنید؟؟؟؟ صفحه 2

ماهستاره١٢

مدیر

عضویت: 1401/11/05

تعداد پست: 449

وای خیلی حس وحشتناکی هست... دو روزه اینجوری شدم، دلیلش چیه؟ توروخدا کسی میدونه بگه

1403/01/30

19:03

0 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

romi_rose

عضویت: 1400/04/01

تعداد پست: 4346

چرا اینجوری میشین؟

نمیدونم

برای من کم میش اومده

1403/01/30

19:06

0 نفر لایک کرده اند ...

1992mahoor

عضویت: 1399/11/13

تعداد پست: 1787

برگشتش رو حس کردم

چجوری میشین ؟یکم توضیح میدین؟

1403/01/30

19:06

1 نفر لایک کرده اند ...

Nafiseh1401

من برای جای ترک های پوستی بعد از زایمانم از روغن آنتی استرچ مارک برند آنانه استفاده کردم که یک برند سوییسی بود.

برای من واقعا مثل معجزه عمل کرد. حتما تو دوران بارداری قبل از ایجادترک ها یا تا وقتی که ترک ها هنوز قدیمی نشدن و قرمز هستن استفاده کنید که زود برطرف بشه. برای ترک های ایجاد شده با چاقی یا لاغری هم عالیه. لینکشو میزارم چون میدونم دغدغه خیلی از ماماناس

anahita6445

عضویت: 1403/01/15

تعداد پست: 323

حسش چجوریاس؟ کسی میدونه؟

1403/01/30

19:06

1 نفر لایک کرده اند ...

negin_salehiii

عضویت: 1399/12/05

تعداد پست: 997

من فکر میکنم وقتی در طول روز زیاد خسته نشدیم و شبم سخت خوابمون میبره اینجوری میشه و میفهمیم

1403/01/30

19:07

0 نفر لایک کرده اند ...

لاله

عضویت: 1396/01/28

تعداد پست: 8952

من اینقدر خسته ام، همین الان که یه ذره دراز کشیدم انگار روح از بدنم داره میره...

جنین از بدو تشکیل، انسانه...چی باعث شده فکر کنید یک تکه گوشته و جزئی از بدن مادر؟ فقط یک مدت احتیاج داره به تنها پناهگاهش تا سریع مراحل تکامل رو طی کنه...همونطور که نوزاد احتیاج به نگهداری داره...دستتون رو به خون فرزندتون آلوده نکنید! هیچکس از آینده خبر نداره، با چه تضمینی، حق حیات به فرزندتون نمیدید، شاید اون نجات دهنده تعداد زیادی از انسانها باشه...با وجود هر نوع سختی که در زندگی وجود داره! چرا این جنین نرفته در شکم مادری که سالهاست ناباروره، اما تدبیر امر الهی اونو گذاشته در شکم شما؟

1403/01/30

19:08

1 نفر لایک کرده اند ...

رهاعشق

عضویت: 1401/02/27

تعداد پست: 12183

این چند وقت اتفاق خاصی برات نیوفتاد

یا با کسی روبه رو نشدی کهبراتعجیب باشه

1403/01/30

19:08

0 نفر لایک کرده اند ...

mary5813

عضویت: 1400/03/16

تعداد پست: 5812

یه باراین اتفاق برام افتاتامیزمحاکمه هم بردندکلی قسم دادم بچه هاموبهانه کردم گذشتندوقتی اومدم بیرون همه بیرون پرونده هاشون دستشون بودمنتظربودندباشوک چشماموبازکردم متکام ازاشکام خیس شده بود

1403/01/30

19:08

1 نفر لایک کرده اند ...

_danzheh_

عضویت: 1402/12/06

تعداد پست: 5940

یه بار آره ولی فکر می کنم توهم و خیال مغزه،،نمی دونم بعضیا هم که میگن خواب نوعی مرگه فقط برگشت می خوریم باز و خودمون متوجه نمی شیم.

فقط 17 هفته و 4 روز به تولد باقی مونده !

از تماااام شیرین زبونیا،اولین قدمی که بر می داره،حسِ خوب اولین بار که بابا و مامان می گه،اولین باری که دندون در میاره،اولین باری که میره مدرسه و چشم می دوزی به پشت سرش و فقط نگاهش می کنی می گذرم و می گم حسِ خوب پدر و مادر شدن وقتیه که پسر یا دخترت بدونه که می تونه راجع به همه چیز باهات حرف بزنه،بدون ترس،بدون دلهره،بدون خجالت و بدون نگرانی........................ //// ❤ این روزا بهتر از هر موقعی معنی انتظار و دل گرمی رو می فهمم....نه ماه،ثانیه به ثانیه انتظار کشیدن و دل گرم بودن به خدایی که همیشه بوده و هست و خواهد بود....خدایا من منتظرم،منتظرم و دلم گرمه به تو،به این که حواست هست به این بنده ای که چشم دوخته به عظمت و بزرگیت....تمام ترسا،تمام استرسا،دلهره ها همه و همه رو سپردم به تو،مثل بچه ای که دلش گرمه به مادرش منم دلم گرمه بهت❤

1403/01/30

19:10

1 نفر لایک کرده اند ...