من اینطوریم که زندگی یکیو میبینم حالا چه ادم معروفی باشه چه نباشه اتفاقات سال های خیلی دور از الانشم میبینم و براش حسرت میخورم میگم چه دوران قشنگی بوده چه اتفاقات خوبی افتاده بوده حیف مثلا من تو فلان دوره نبودم وقتی فلان اهنگ اونقدر با احساس اجرا شد فلان فیلم اکران شد فلان کس عاشق شد و هرگز بهش نرسید
ولی میدونم هر چی جلو تر رفتم فهمیدم جز خودم و خدا کسی برام کاری نکرد
ما هرچقدر جلو میریم یه چیزای هست که باعث میشه حسرت بخورم لبخند بزنیم گریه کنیم و خیلی باور دارم که اگه الان قدر اون خوشبختیو ندونم از دستش میدم و اونم میشه به حسرت دیگه پیر شدن فقط تغییر چهره و افتادن پوست و نداشتن جنوب و زیباییش نادیده گرفته شدنش دردناک نیست اینکه دیگه تو اخرین مرحله از زندگی هستی که از اون جلو تر نیست و فقط حسرتشو خوشبختی هایی که گذشته برات مونده امیدوارم قبل پیر شدنم بمیرم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید
خب مگه بده؟ حداقل حسرت دانشگاه رفتن و... نموند رو دلت
دانشگاه ازاد میرم و کنکور هیچ دخالتی تو دانشگاه رفتن من نداشت چار سال از عمرم و درس خوندم و عذاب کشیدم و کلی تاوان روحی جسمی دادم ای کاش نمیخوندم و از زندگی لذت میبردم