کلا میگه ازدواج نکن
با لج و لجبازی سر یک چیزهایی که به منم مربوط نیست کلا
الان موندم چکار کنم ۲۴ سالمه دارم دوست دارم به موقعیت هام فکر کنم نمیشه
هیچکی هم کمکم نمیکنه توی خونه یکی باهاش حرف بزنه به حرف هیچکی گوش نمی‌ده
دارم دیوونه میشم خسته شدم چکار کنم
مشاوره هم نمیاد
علت ؟ مشکلی داری ؟
موقعیت مهاجرت داری؟
بزرگتری، ریش سفیدی، دوستی ،فامیلی، هیچ کس نیست ازش حرف شنوی داشته باشه حتی یه درصد ؟
موقعیت شغلی-تحصیلی خوبی داری؟
حرف حسابش چیه؟
چن تا فرزندید؟
چه قدر منی
اگر موقعیت و خواستگار درست و حسابی و خوب دای برو از دادگاه نامه بگیر و ازدواج کن
این ظلمه که انسانی از ازدواج محروم بشه
پدر شما اگر نمی‌خواست دخترش ازدواج کنه خودش نباید ازدواج می کرد و بچه دار میشد
هرماه چندتا مرغ یا خروس قربونی کن بده فقرا
حرز امام جواد همرات باشه
هر شب سوره مزمل و یس به آب بخون هم خودت بخور هم یواشکی به بابات بده بعدم باهاش وضو بگیر منتها مواظب باش این آب متبرک جای نجس و تو فاضلاب نریزه حرارت نبینه اگر اضافه موند بریز تو گلدون یا باغچه
ایشالا حل میشه
