2737
2739
عنوان

مقصر کیه

97 بازدید | 13 پست

سلام .من به ی مشکل خوردم .میخام بدونم مقصر کیه؟

من ۶۰روز پیش،زایمان داشتم روزی که میخاستم مرخص شم قرار بود شوهرم گوسفند قربونی گنه اما منصرف شد .بعدش قرار بود جشن ده بگیریم ،باز دیقه نود منصرف شد. .از روز زایمان موندم خونه مامانم .خونه خودمو مادرم ی کوچه فاصلمونه.قرارشد شوهرم شبا برا شام بیاد خونه مامانم .مامانمم ناهار سرکارشم حتی میداد .گذشت تا روز ۵۳ .بعد روز ۵۳ اومد دنبالم که بریم خونمون .مامانم گفت حداقل ی خروس بخاطر بچه ببر‌.بعد داداشم با ی لحن بعد گفت اولین بچته ن جشن ن قربونی هیچی ندادید .شوهرم بهش برخورد پاشد رفت .بعد یروز دیگه موندم خونه مامانم .خانواده زنداداشمو خاستیم افطاری بدیم .قراربود بیان .مامانم گفت بمون اینارو راه بندازیم بعد برو خونت.شوهر منم خروس خریده بود ،به مامانم گفتم بیا بریم زود خروسو ببریم از رو خونش رد شیم بعد بیایم مهمون راه بندازیم .به شوهرم گفتم بیا دنبالمون بریم .شوهرم اومد اما با قیافه ‌.خلاصه ساعت ۳ظهر رفتیم .شوهرم جلو رفت .ما کل خانوادم پشت رفتیم .خروسو بریدیم .بابام ولی تو خونم نیومد .مامانم گفت بیا بریم بالا بابام قبول نکرد.مامانم به شوهرم گفت برو دنبال پدر زنت ،خونه تو بگو بیاد بالا ی چای شیرینی بخور برو .البته با لحن بد گفتا.شوهرمم با لحن بدتر گفت رفتم دیگه .ننیاد چیکارتون کنم .همیشه باید برا هر کار دعوا راه بندازین .مامانمم گفت عوض دستت دردنکنه این حرفت میشه .خلاصه بهم فحش و بد بیراه گفتن .بعد برگشتم خونه مامانم .شوهرم شب برا مهمونی نیومد .فرداش رفتم خونم.بهش گفتم عید فطره بریم نماز روزه قبول بگیم به خانوادم .رفتیم .اما مامانم حرفای دلشو زد باز به اقا برخورد .شب که رفتم خونم بچم بی قراری میکرد گریه میکرد یسره .ساعت ۱۲شب بود به مامانم زنگ زدم بیا بچه حالش بده .اومد مامانم اما شوهرم که زمین دراز کشیده بود تلویزون میدید ،نکرد خودشو ی تکون بده,ی سلامم نداد .الان من بدبخت چیکار کنم😟

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731

حق داشته تکون نخوره

حالا تو که میگی با لحن بد و خونواده خودته ببین چه قدر لحنشون بد بوده.

اصلا به برادر شما ربطی نداره جشن گرفته یا قربانی

خونوادت احترامشونو نگه نداشتن اینم دیگه احترام نذاشته

2740
حق داشته تکون نخوره حالا تو که میگی با لحن بد و خونواده خودته ببین چه قدر لحنشون بد بوده. اصلا به ...

چرا احترامایی که گذاشتن رو ندیده .ن مادر شوهرم ،ن خواهرشوهرام هیچ کدوم نیومدن .فقط یبار زنگ .بچم ۱۵۰۰ دنیا اومد .مامانم از بس رسید به بچم الان شد ۴کیلو .یبار شوهرم نگفت مرسی که بچم رسیدی

متاسفانه سیاست نداری

اگه داشتی نمیذاشتی برادر و مادرت با شوهرت مثل یه بچه رفتار کنن و امر و نهی کنن.

یواشکی هم به شوهرت میگه مثلا یه مقدار گوشت و میوه بخر بیار


چیکار کنم رابطه ها خوب شن

اگه میخوای رابطه ها خوب بشن زندگیت رو بگیر دست خودت و مستقل بالغ رفتار کن. 

مادر و برادر و بقیه نباید برای شما تعیین تکلیف کنن و مرتب به شوهرت حرف بزنن. 


 چه خبره 60 روز رفتی خونه مامانت؟! 

تازه بعد 60 روز باز نصف شب زنگ میزنی مامانت بیاد! 

شوهرت بازم صبر و تحملش خوبه که بعد این همه داستان بازم پا میشه میاد خونتون نماز و روزه قبول بگه و باز حرف و تیکه و کنایه جدید بشنوه!!! 

شوهرم میبینه بچه گریه میکنه دهن باز نمیکنه چرا گریه میکنه؟تا الان یبار بغلش نکرده ،دست تنها چیکار می ...

ببین عزیزم 60 روز بچه رو بردی خونه مامانت و اونم کنار بوده، فقط شام اومده و رفته. الان طبیعیه که خیلی خودش رو درگیر نکنه. 


مامانت زحمت کشیدن دستشون درد نکنه. ولی اشتباه کردی. پدر بچه باید از روز اول درگیر موضوعات مربوط به بچه میشد که احساس مسولیت میکرد. الان حس غریبه داره. 


اگه میخوای شرایط عوض بشه کم کم خودت شروع کن از همسرت کمک بگیر. نه یهویی کم کم. به دیگران هم اجازه دخالت و حرف زدن به همسرت رو نده. 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687