بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
صبح ۸ بلند میشم صبحونه میخورم میرم باشگاه بعد میام دوش میگیرم ناهار میزارم شوهرم میاد ناهار میخوره ساعت ۴ میره منم ظرف هارو میشورم خونه رو جمع میکنم میرم بیرون خرید هامو انجام میدم میام شام میزارم یا شیرینی کیکی چیزی میپزم بعضی وقتا
پرنده دارم به اونا رسیدگی میکنم کارهای خونه هست انجام میدم تا شب شوهرم میاد شام میخوریم فیلم نگا میکنیم تا بخوابیم ۱ و نیم ۲ میشه
ساعت ۱ بامداد ۹/۲۵ نی نی ام از پیشم رفت🖤😔💔 مرگ تو را چو داد گردون خبرم//خبرت نیست که یکباره چه آمد به سرم 😔😔💔 تمام کوچه های شهر پر از فریاد تنهاییست شنیدم عابری میگفت که بغض شب تماشاییست بزن باران که محتاجم به لمس بودن این تب هم آغوشم بشو شاید فراموشش کنم یک شب هرکه خود داند و خدای دلش🌱🌱 که چه دردیست در کجای دلش💔 ///قصه اینجاست که شب و بود و هوا ریخت بهم،، من چنان درد کشیدم که خدا ریخت بهم... گلی بودم نه وقت چیدنم بود/جنین بودم نه وقت مردنم بود/گلی بودم میان دل مادر/نه وقت توی خاک خوابیدنم بود روز محشر به خدا خواهم گفت :آنکه از من تو گرفتی همه جاااننمم بود🖤...
به نام خدا بنده هستم صبح شوشو میره منم بیدارم دیگ ار ساعت هفت پامیشم ناهار درست میکنمممم شبام دوازده میخوایبیم کارای خونه رو هم نمیکنمممم چون ادم تنبلی ام غقط نیم ساعت به اینکه شوهرم بیاد یکم خونرو تمیز میکنم با وجود تنبلی خیلی ادم فرزی ام😂😂😂😂😂