2733
2739
عنوان

از توقعات بقیه خسته شدم

56 بازدید | 3 پست

همش از بچگی تو گوشم خوندن پزشکی 

اما خودشون قبول ندارن میگن خودت میخواستی 

من فقط به خاطر این میخواستم که به عنوان یه دختر باری رو دوش خانواده ام نباشم بتونم بعدش بدون این که زیر دین مامان و بابام باشم به آرزوهام برسم مورد قبولشون باشم

همیشه مطیع شون بودم عین بقیه دخترا گشت و گزار نکردم آرایش نکردنم حتی یه بارم با دوستام نرفتم بیرون همیشه عروسک خیمه شب بازیشون بودم کسی بودم که قرار بود براشون افتخار و اعتبار بیارم ولی خودشون قبول ندارن اینا رو 

از شدت عقده هایی که از بچگی دارم همش توی خیالاتم زندگی میکنم 

از موش آزمایشگاهی و بچه اول بودن خسته شدم دیگه😭

نصیحت خواهرانه میکنم  نه بخاطر پدر مادرت  بلکه بخاطر خودت  اگه میتونی  حتماا ...

اگه چیزی جز پزشکی برم تا آخرش میگن این همه خوندی هیچی نشدی 

اگه هم نگن ذهن بیمار خودم راحتم نمیزاره

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

اگه چیزی جز پزشکی برم تا آخرش میگن این همه خوندی هیچی نشدی  اگه هم نگن ذهن بیمار خودم راحتم نم ...

اصلا به بقیه فکر نکن

به توانایی خودت نگاه کن 

ببین میتونی پزشکی قبول شی 

2731
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687