اولأ فکر کنم بدترین عروسیه دنیا مال من بود خواهر شوهرم مادرشوهرم رفتن خودشون تالار رو گرفتن آتلیه همه چی گرفتن منم نبردن تو عروسی باهاشون حرف نمیزدم خلاصع الان شش ماه عروسی کردیم هرچی ب شوهرم میگم بریم فیلم عروسیو بگیریم یا میگفت نمیگیرم یا سر ی چیز دیگه دعوا راه مینداخت دیگه بد ۶ماه راضی شد من تلفنی سفارش دادم هارد اوردن شوهرم جلو در رفت تحویل بگیره گفت کد مرسوله رو هم بگید من سرمو از پنجره کردم بیرون کد رو خوندم واسش بد دیدم اومد بالا داد زد برا چی میای دم پنجره بار آخرت باشه ها؟؟؟بدم پرت کرد اونارو جلوم خیلی ناراحت شدم ازش اون فیلم برام ذوقی نداره فقط دلم میخاد بگیرمش ک حرص مادرشوهرمو دربیارم چون ب شوهرم گفته بود نگیر