تا حالا شده خانواده شوهر سرزده بدون خبر بیان خونتون؟

باهاشون ی چهل دقیقه فاصله داریم.روز ده زایمانم یهو زنگ زد اومد 

بنظرم باید زنگ میزد و خبر میداد 

تو روستا اینطوریه

مگه میشه تو شهر بدون زنگ و هماهنگی بری خونه کسی؟

نه بابا به شعور طرفتم بستگی داره من خودم اطلاع میدم همیشه حتی خونه خواهر شوهرم میرفتیم مادر شوهرم باهامون بود میگفت نمیخواد اطلاع بدی من کلی حرف زدم و گفتم باید خبر بدیم شوهرمم گفت اونجوری عزت و احترامت حفط میشه حتی خونه بچتم باشه زنگ بزن 

اما کلا نمیدونم چرا قبول نمیکنه بازم پا میشه بدون اطلاع میاد چند بارم من نبودم مونده پشت در ولی باز تکرار میکنه 

من تو این شرایط اصلا جواب نمیدم.

نه تلفن همسر نه تلفن اونا

شوهر من به تمیزی خونه ، مخصوصا موقع اومدن مهمون حساسه، خودش حتی تمیز میکنه، مخصوصا دستشویی.

من همیشه بهش میگم مامان من و مامان خودت محرمن، راحت باش.

واقعا میدونم هیچ وقت منت نمیکنن.

یه بار از دل درد ، زنگ زدم مامانم، مردم بیا.

اونم با خواهرم اومد، دکتر و ... 

روزهای بعدش خواهرم گفت، وااای خونت چقدر نامرتب بودش.

حالا من تازه سقط کرده بودم و مریض بودما

اره قبول دارم میدونی قدیمی ها براشون سخت تره قبولش انگار

من قدیم در این مورد با مامانم مشکل داشتم انقدر گفتم الان چندین ساله اوکی شده دیگه

وای ما که تو شهریم مادر شوهرم خودش که بدون اطلاع میاد هیچ 

یه دفعه دختر خواهرشو که از تهران اومده بود خونش ورداشته بود آورده بود بدون اطلاع دادن خونه منم بهم ریخته اصلا یه اوضاعی 

زیااااااااد...عادت کردم.و سعی میکنم خوش رو باشم...و باهرآنچه تویخچال دارم پذیرایی کنم

شما حتما بچه مدرسه ای نداری؟

چطور مگه؟

نه بچه ندارم ولی شوهرم خیلی شلوغ کاره و به هم می‌ریزه همش پوست تخمه رو زمینه باید جمع کنم

هیجوقت

الان دورم اما نزدیک هم بودم هیجوقت سر زده نیومدن

کلا زیاد نمیومدن شاید سالی یه بار

میگفتن مزاحمتون نمیشیم و شما همیشه بیاین 

باهمه بچه هاشون اینطور بودن

عادتشونه برای سرزدن اینجوری میان

نه خانواده شوهر من این عادت و دارن زیاد میرن سرزده خونه هم ‌من از اول گفتم چقدر کار بدی میکنید شاید طرف اماده نشه تا الان که یکساله با کلی تعارف ماهی یه بار میان خونمون

شرایطت خاص بوده دیگه خجالت نداشت 

خیلی وقتا شده خونم مرتب نبوده مادرشوهرم اومده کمکم هم کرده