مگه وظیفه مادر و پدر شوهر نیس النگو بخره برا عروس؟؟

توقع داری اونا خودشونو جر بدن بعد به قول مادرشوهرت فشاری رو شما نباشه؟

هر چند جهاز خریدن گرونه ولی شمام توقعتو بیار پایین شوهرتم بیچاره نیس وظیفشه خرج کنه پدرمادرشوهرت همون دوتا النگو رو ک خریدن ب نظرم کافیه

اگه دارند باید بخرند دیگه به مادرشوهرتم حالی کن بیخودی زیاد حرف نزنه که چی اخه خوبه پسرشون ازدواج دومشه طلبکارند! شماهم زیاد خرج زیادی بابت عروسی نکنید یه مشت مفت خور میان هدیه خاصی هم نمیدن والا،،،خرج خونه زندگیت و طلا بکن به دردت بخوره

آقا باید چیکار کرد که سر جهیزیه و خرج و مخارج آدم به مشکل نخوره با خانواده همسر؟ 

همون جلسات اول باید کامل صحبت کرد؟

اره دیگ خانواده چقدر جور بچه هاشو بکشه؟

عزیزدلم من و شوهرم جفتمون ازدواج اولمون بود ولی خانواده اش به جز شام تالار هیچ گونه خرجی نکردن. حتی در حد انگشتر نشون و قرآن و..... . از همسرت توقع داشته باش نه از کس دیگه.

سلام عزیزم حنابندان دیگه از مد افتاده یعنی چی که اینهمه آدم رو دعوت کنی هم حنابندان بیان و بخورند هم عروسی بخورند ،،،فقط یه عروسی بگیرید اونم مختصر مفید ،، ۱ یکی از دوستان ما در شهری که من زندگی می‌کنم برای عروسی دخترش فقط و فقط در خارج از شهر یک  باغ تالار کوچک گرفت و تنها برادر و خواهر و پدر خودش و دوستان بسیار صمیمی خودشون رو دعوت کرد و به هیچ عنوان به فامیل‌های دور حتی نوه خاله دعوت نکرد و خیلی هزینه کمی کرد و حتی با اینکه مادره عروس آرایشگر حرفه‌ای بود اما دخترش که عروس بود اصلاً آرایشگاه نرفت موهای خودش را شانه کرد و یک آرایش ملیح انجام داد و آمد و اصلاً هزینه زیاد نکردند و حنابندان هم نگرفتند این چندمین مورد در بین دوستان و فامیل ما بود.

من تمام نوشته شما رو خوندم و به عنوان کسی که هم پاگشا هم عقد هم حنابندان هم عروسی مفصل برای من مادرم گرفت به شما می‌گویم که هرگز اشتباه من را تکرار نکنید و این هزینه‌ها را فقط بگذارید در جیبتان بماند و حتی اگر من جای شما باشم اصلاً عروسی نمی‌گیرم با این هزینه‌ها و فقط طلا می‌خرم یا مسافرت می‌روم و پولم را برای خودم نگه می‌دارم و اجازه نمی‌دهم که فردا موقع عروسی همه  خانواده شوهر بیان بخورند برن ولی هزینه از جیب شوهرم و من خارج بشه خیلی الان باید زرنگ باشید و پولتان را پس‌انداز کنید وقتی کسی کمک نمی‌کند وقتی بزرگترها کنار کشیده‌اند پس به خودت و شوهرت رحم کن این جماعت میان می‌خورند میرن ۱۰۰ تا هم حرف در میارن

خانواده شوهر منم هیچی نخریدن. شوهرم همه رو گرفت

عزیزم دایی منم ازدواج دوم کرد خودش خرجش رو داد دیگه ازدواج دوم رو پدر ومادر وظیفه ای ندارن یبار خرج دادن به بچشون بلکه پسرش خواست صد بار ازدواج کنه اون نمیتونه صدتل النگو بخره که بعدم من هیچ جا نشنیدم بگن خانواده شوهر وظیفشونه النگو بخرن ما همیشه پدرمون النگو میخره اگه بخوایم وبعد عروسی هم شوهرمون شما زیادی پرتوقعی

من بودم اصلا با کسی که ازدواج ناموفق داشته ازدواج نمیکردم

بگو مادر و پدرم زحمت کشیدند تو خرید جهیزیه همینطور که شما و پسرت زحمت میکشید برای عروسی 

تو روش بگو دیگه ساکت شه

برای ما که ازدواج اول هم همین بوده همه خرج و همه چی با خود شوهرم بوده نه از النگو هم خبری بوده نه چیزی

فقط کل هدیه شب عروسیشون  یه گردنبند نازک بوده والسلام

برو خدا را شکر کن یک جفت النگو خریدن برا من هیچ نخریدن پاگشا نکردن همه پای شوهرم بود تازه مثل گرسنه ها هرچی غذا تالار اضافه اومد بردن

بابام هم حنابندان گرفت هم مهمانی عقد و بله برون هم شام داد

ازدواج دوم چطو شوهرت وسایل خونه نداره ؟ داداش منم دومه اما خونه وسایل با اونه ماشین بنام زده اما ن مث اول مراسم ندار