کمبود محبت هم بهتر از اینا نیست.
من واقعا داغون شدم هم از لحاظ درسی هم روحی روانی هر روز روانپزشک بودم. نمیتونستم درست درس بخونم بعد به خاطر همین مثلا میدیدم یه پسر داره چقد خوب حرف میزنه فک میکردم وای یا خدا چقد کار بزرگی کرده که به خاطر همینم آسیب دیدم. یعنی خونه ی ما همیشه فحش بود فقط یه بار وقتی ۱۰ سالم بود بعد صبحونه بابام گونه ی مامانمو بوس کرد یعنی اصلا باورت نمیشه چقد تا چند روز خوشحال بودم فک میکردم دعوا هاشون تموم شده.