چهار ساله باهمیم به قصد ازدواج اخلاقاش حرف نداره با خواهرش هم آشنا شدم اون روز رفتم دنبال خواهرش باهم بریم بیرون اولین بار بود میرفتم اون محله اصلا خیلییی پایین بودن دم درشون بودم دختره با مادرش اومد بیرون کلی اصرار کردن برم تو خواهرش گفت مادر بزرگمم اینجاست خیلی دلش میخواد ببینتت بیا بالا دیگه انقد اصرار کردن رفتم گفتم دل پیر زنه نشکنه با اینکه دلم نمیخواست رفتم با دیدن خونشون شوکه شدم اصلا فکرشم نمیکردم اوضاع مالی شون تا این حد پایین باشه