شوهرم صبح تاشب میره سرکار
گاهیم بیمارستان برای باباش
کلا جواب پیام نمیده
زنگ نمیزنه مگه کارواجب
خونه میاد حوصله حرف زدن نداره فقط بابچه داره
برای رابطه اگه خسته باشه میگه نه اما خستگیش که با یکم خوابیدن برطرف شه مایل به رابطه است
چیزی برا خونه بخام میخره
کارشم مربی آموزش رانندگیه صبح تاشب نمیاد چون ظهر هم میره باشگاه
اینم بگم سیگار میکشه تو کیفشم چیزسبز رنگ دیدم که میدونم مال خیلی وقته یعنی قبل ازدواج بامن و اونا حتما مربوط به اعتیاد دیگه مگه نه
خلاصه رفتارش اینه
قبل بچه اصلا اصلا اینجوری نبود کارش خیلی سبک بود محبتش بمن خیلی زیاد بود
البته یک سری دعواهاهم داشتیم بعد تولد نمیدونم میتونه موثر بوده باشه یانه
یادمه هفت ماهگی پسرم بود تو بازی جریت حقیقت تو جمع خونوادم نوبت من شد گفت بچهرو بیشتر میخای یا بابای بچه رو