امشب رید تواعصابم تو عروسی اقوام. بشدت حسوده به گفته اطرافیان اون دلش میخواد همه طلاق بگیرن بچه همه مریض باشه گ.و.ه بشه به همه ولی اون بهترین باشه خسته شدم از دسته خودشو بچش همش دوتا شون کرم میریزن به بچم و اینکه از سال ۹۵ باهاش قطع ارتباطم خونه مادر شوهرم و فامیل میبینمش امشب کلی گریه کردم از دستش با این که من کاری ندارم بهش اون این کارارو میکنه خسته شدم از دستش متنفرم ازش🤢🤮