امروز دعوامون شد سره یه موضوعی و خیلی بحثمون طولانی شد منم از دهنم در رف گفتم ازت بدم میاد نمیدونم ناراحت شد یا نه چون بعدش گفت برام مهم نیست از من خوشت بیاد یا نه
بعدم شروع کرد گفتن اینکه ایشالا من بمیرم تو راحت شی و حق نداری سره قبر من گریه کنی چیکار کنممم از دلش دربیارم