خواهرم اونقدر از این رسم بدش میومد یه روز قبل عروسی خریدای خودشو که اونا خریده بودن باخریدای شوهرشو که ما خریده بودیم برد گذاشت خونشون گفت به مردم چه ما چی بخریم یا نخریم
ولی چمدون احتیاجت میشه بخر خواهرم با شوهرش یدونه چمدون جنس عالی برداشتن برا دوتاشون