یهو یاد خاطرهی تلخی افتادم حالم بد شد یه دورانی داشتم خیلی وحشتناک بود خیلی خیلییی بد بود الان ک یادم میاد چه زجری کشیدم گریه میکنم بغض میکنم هرچقد خدا برام جبرانش کرد خیلی هم خوب جبرانش کرد ولی هنوز دردش تو دلمه جوری ک یادش میفتم انگار واسم تازس و درد روحی اونموقعمو حس میکنم ادما وقتی واسشون اتفاق بدی میفته و مشکلی پیش میاد ب مرور زمان یادشون میره و حتی چون اون مسئله جبران شدس دیگه دردی رو حس نمیکنن ولی من هنوزم گاهی یادم میفته گریه میکنم از کی باید بابت این حالم طلب کار باشم؟؟کی باید ب من جواب پس بده چرا من باید تو همچین موقعیتی قرار میگرفتم چیزی ک تا زندم و نفس میکشم یادم میمونه هربار با یاداوریش دلم ب حال خودم میسوزه دلم واس خونوادم و مامانم ک میدیدن تو چ وضعیتییم و کاری از دستشون برنمیومد و همراه با من اذیت میشدن میسوزه😭😭😭😭💔