2733
2734

من ۲۸ سالمه خواستگار سالم یکی دوتا بیشتر نداشتم 😂

یکیشون ۷ ۸ نفری اومدن تا تونستن خوردن فرصت نمیکردن برن سر اصل مطلب بابام دید دارن ورشکستمون میکنن خودش سربحثو باز کرد 😂

یکیشونم مامانش با یه بسته نبات اومد منو ببینه بعدم میگفت من که ندیدم پسرم چیزی مصرف کنه خودشم بش شک داشت فک کنم😂😂

برای یکیشونم من سوتی دادم سوالامو تو برگه نوشته بودم از تو جیبم در آوردم کلی پسره خندید جواب منفی دادم بش بیتربیتو😂😂

من کلا دوتا اومدن خونمون ک قسمت نشد 

ولی برای دومی کت شلوار یکساعت قبل خواستگاری دستم رسید اومد جامو درست کنم یه کوچولو خشتک پاره شده شانس آوردم کتم اون قسمت گرفت 

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

دومی رو گفتی یاد یه دختره افتادم خواستگار اومده بود خونشون یهدجعبه نبات آورد با پتو 

اینا میخواستن بازدید برن یه سینی خریدن با یدونه ساعت دیواری ازین گردا 😷😷😷😷😷

 گوش خر کوتاه کردی اسب شد حالا مگر ؟ 🤨🤔                  جانِ من ذاتی‌ست برخی ویژگی های بشر 😏🤗
2731

خودم نه ولی برای خالم سال ۸۹ اینا بود خاستگار اومد بعد گفتن برید توی اتاق صحبت کنن دختر و پسر بعد کل خانواده پسر هم که حدودا ۱۰ نفر بودن همراشون رفتن توی اتاق ،فقط خانواده ما بیرون موندن یعنی هممون مونده بودیم . بعدشم خالم اومد تعریف کرد فقط خانوداش صحبت کردن اصلا پسره صحبت نکرده همون شب جواب نه رو بهشون گفتیم 😂

من ببخشید ها

سه تا خواستگار داشتم که کو. نی بودن🤣🤣🤣

دوتاش سنشون همسن بابام بود 

خیلیاشون هم  بعد ازدواجم اومدن ب مامانم گفتن ما فک میکردیم دختر بزرگت رفته شما دختر کوچیکه (که من باشم)رو شوهرش نمیدین🤣🤣

2740

من خواستگار حضوری نداشتم  ولی برای دختر خالم خواستگار اومده بود من بچه بودم خواستگار  و دختر خالم رفتن باهم حرف بزنن من گفتم خاله خاله شوهر کن شوهر خوبه خوراکی میخره🤣چرا اینو گفتم نمیدونم😂😂😂

خدا در همین نزدیکی ست

یه زمانی مطلقه بودم توی محل کارم یه پسره بود یهکم خنگ طور بود اومد یا روز با  ابروهای بالا رفته و قیافه گرفته گفت من حاضرم با وجود اینکه شنا مطلقه ای باهات ازدواج کنم !!! اونم در حالی که همون موقع آسه محله کارم که یه استاد دانشگاه بود در سوئد و بنز زیر پاش بود و توی جردن شرکت اداشت  خواستگارم بود . من که فقط هنگ کردم از حرفش گفتم مرسی 😕 بعدن فهمیدم پیشه همه همکارام رفته و از هممه خواستگاری کرده . طفلی پولدارم بودا ینی خانواده ش پولدار بودن تیپشم بد نبود ولی یه کم شیشش میزد

من ببخشید ها سه تا خواستگار داشتم که کو. نی بودن🤣🤣🤣 دوتاش سنشون همسن بابام بود  خیلیاشون ...

الان یکی در میاد میگه واااووو شما چقد بی ادبی

اینجا ازین الفاظ استفاده نکن مردم خیلی با ادب اخه

من فهمیده‌ام که وقتی دهانت را می‌بندی قدرتمندتر هستی .

خواهرم خواستگار بی پول داشت که مادرش معتقد بود لازم نیست پسرش رو تا روز عروسی ببینیم و دیدن  و پسندیدن مادرش مساوی یا پسندیدن پسرش هست وقتی من با خنده گفتم اینطور نمیشه،بعد از خواستگاری زنگ زد مامانم و من رو شست و پهن کرد

حالا مامانم من رو تو خواستگاری خواهرم راه نمیده😐میگه فقط شوهرت رو بفرست بیاد😕

یه خواستگار داشتم گفت ۳۰ ساله ولی بالای ۴۰ بود

سرزده با خواهرش امدند خونمون بابام نبود زور میگفت بریم اتاق حرف بزنیم بعد گفتم بابام نیست بدون اجازه نه

گفتن زنگ بزن 

زنگ زدم بابام گفتم بی ادبها امدن و میگن حرف بزن منم گفتم شما نیستی 

گفت خوب کاری کردی حرف نزن

بعد رفت تحقیق یه دکه داشته که مواد میفروخته

چند سال پیش سر منقل با یه زنه سنکوب میکنه میمیره


خدا لعنت کنه همه ی زن ومردهای متاهل خیانتکار را
آره  ولی من از شانس گوهم که از گی های بدم میومد کلی خاستگار از اونا داشتم

ناموسا خاستگار دختر داشتیی

چقدر مدرن و گنگی داداش

من فهمیده‌ام که وقتی دهانت را می‌بندی قدرتمندتر هستی .
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   niهانیتاha  |  13 ساعت پیش
توسط   mahsa_ch_82  |  14 ساعت پیش