چقدر بعضی از اطرافیان من خوشبختن
دختره خوشگل سفید قد بلند و خوش استایل نمره های عالی رشته عالی کل سال های زندگیش مدرسه های بین المللی بوده و چند زبانه هست
یا مثلاً پسره داخل دانشگاه مون پزشکی می خونه شاگرد الوله بورس گرفته و از طرفی استاد پیانوعه و آلمانی کامل مسلط هست
قیافه ها خوب
لباسا خوب
هم درس خون و باهوش هم هنرمند
سفراشون اروپا
دوستای خوب و با اصالت
همیشه باشگاه می رن یعنی بعد کلاس های هفت سین باشگاه می رن
والا من چیم میام درس بخونم نمره هام عالی شه وقت نمی کنم به خودم برسم شبیه جن نصفه شب میشم
میام به خودم برسم میشم تنبل کلاس
سفر درست حسابی هم نرفتم برمم همش باید حساب کتاب کنم
دوستامم پشتم حرف می زنن یا حسادت می کنن یا کارخرابی می کنن
تو این سن تازه یادم افتادم بد نیست یه کم هنرم ارتقاء بدم ولی همینا که همین متن میشن استادام بس دیر شروع کردم
الان می فهمم چقدر خانواده ، جامعه ، مدرسه و آموزش خوب تاثیر داره و مسیر زندگی یکی عوض می کنه
تصمیم گرفتم تا نتونم بچمو از مهد تا سال آخر دبیرستان مدرسه های بین المللی نزارم
براش موزیک و هنر فراهم نکنم
از اول به عادات غذایی خوب و ورزش عادتش ندم
نتونم محیط های خوبی ببرمش تا آدمای سطح بالا رو ببینه
بچه دار نشم
شاید بگید مدرسه و ورزش و .... مهم نیست ولی مهمه بخدا مهمه شاید استثنا هم باشه ولی به طور کلی خیلی خیلی مهمه با آدمایی آشنا میشی که مسیر زندگیت عوض میشه
اصلا دیدگاه ها و هدفا داخل مدرسه و دانشگاه خوب فرق داره با جاهای الکی
الان فهمیدم بچه داشتن مسولیت بزرگی هست آره باشه مثل چی درس می خونم ، پولام جمع می کنم رفتارم درست می کنم و با آدمای درست می کردم که حداقل بچم مثل من نشه و بتونه بهتر زندگی کنه 😭