واقعا عصبانی شدم شوهرم زمین فروخته خریدار چک هاشو پاس نکرده بعد با چک های اون ما جای دیگه ملک خریدیم الان درگیر شدیم واقعا با دو نفر هم خریدار زمین خودمون هم فروشنده زمینی که خریدیم بعد شوهرم بمن میگه منفی باف میگه تو بمن اعتماد نداری تو بدی من جرات حرف زدن ندارم هر چی میگم سریع بهم میگه تو بدی تو منفی تو روانی ای میری تو مخ آدم میگه تو حرص خودت میزنی فکر میکنه من دشمنشم منم امشب داد زدم و گریه کردم هر چی تو دلم بود گفتم و ظرفاپو شکستم تمام سرویس چینی گفتم بهش امیدوارم اوضاع اوکی بشه من برم از اینجا که فکر نکنید من آدم روزهای خوشم فقط میخام تو آسایش و خوشی هات برم