عکس اونی دوسم داره عکس اونی که همو دوست داشتیم صفحه 2

عضویت: 1402/11/13

تعداد پست: 3228

شماهم میزارید🥲😅

اومد بلایک

روله ی کوردم.🕊🌞 ما دخترهای غمگینی بودیم که ارزوی یک روز بدون حجاب بیرون رفتن را داشتیم،. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی خودمان را گول میزدیم .و خاطرات دزدکی مدرسه٫سختگیری های پی در پی مدیر بخاطر برداستن ابرو .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه سرمان نباشد. ابروی پدر را که دستش خونی است ببریم یا چشم سفید باشیم. ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل عروسک خیمه شب بازی. بازی کنیم و دیگر چیزی را حس نکنیم. و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…

1403/01/29

|

16:39

0 نفر لایک کرده اند ...

یکی_همین_نزدیکیا

عضویت: 1398/09/19

تعداد پست: 1642

بزار عزیزم

امضات قلبمو نوازش کرد

هم اسمه آریانا گرنده . با افتخار رئالی هستم . اگه بارسایی هستی ریپ نزن

1403/01/29

|

16:39

1 نفر لایک کرده اند ...

spenta_armiti

عضویت: 1402/11/13

تعداد پست: 3228

اینی که دوسم داره خیلی زشته ملاک من نیس

خیلی

روله ی کوردم.🕊🌞 ما دخترهای غمگینی بودیم که ارزوی یک روز بدون حجاب بیرون رفتن را داشتیم،. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی خودمان را گول میزدیم .و خاطرات دزدکی مدرسه٫سختگیری های پی در پی مدیر بخاطر برداستن ابرو .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه سرمان نباشد. ابروی پدر را که دستش خونی است ببریم یا چشم سفید باشیم. ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل عروسک خیمه شب بازی. بازی کنیم و دیگر چیزی را حس نکنیم. و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…

1403/01/29

|

16:40

0 نفر لایک کرده اند ...

سما_آبی

عضویت: 1401/09/06

تعداد پست: 2167

اینی که دوسم داره خیلی زشته ملاک من نیس

کجا خیلی زشته!؟ چقدر پر توقعی دختر

1403/01/29

|

16:40

0 نفر لایک کرده اند ...

spenta_armiti

عضویت: 1402/11/13

تعداد پست: 3228

اینم عشقم

این علی یاسینی نیست

روله ی کوردم.🕊🌞 ما دخترهای غمگینی بودیم که ارزوی یک روز بدون حجاب بیرون رفتن را داشتیم،. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی خودمان را گول میزدیم .و خاطرات دزدکی مدرسه٫سختگیری های پی در پی مدیر بخاطر برداستن ابرو .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه سرمان نباشد. ابروی پدر را که دستش خونی است ببریم یا چشم سفید باشیم. ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل عروسک خیمه شب بازی. بازی کنیم و دیگر چیزی را حس نکنیم. و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…

1403/01/29

|

16:40

1 نفر لایک کرده اند ...