خیلی استرسیم من سر مهمون ک همه جا مرتب باشه شب قبل همه غذا ها جز برنجم باید اماده باشه خونه تمیز باشه
خیلی حساسم😭😭خیلی بده این قضیه امروز بهم خیلی داره فشار وارد میشه حس میکنم اگه کاری بمونه برای فردا شاید نرسم نتونم
خیلی دارم سخت میگیرم چطوری استرسمو کم کنم؟
میان میرن تموم میشه دیگه
من با خودم میگم بالاخره ک تا مهمونیا بیان کارامو تموم میکنم و اونا هیچوقت خونه بهم ریخته رو نمی بینن پس ریلکس میشم
وای بیخیال
مهمون دعوت نکن استرس خوب نیست
من جمعه میخوام برا شوهرم تولد بگیرم تنها استرسم اینه که بادکنک و شرشره هارو کجا گذاشتم یادم نیست
من شب قبل الویه میزارم و مواد جوجه آماده میکنم
روز بعد جوجه میزارم
برنج و شب قبل خیس میکنم و روز بعد میدم مادرشوهر درست کنه
کیک هم از صبح زود پا میشم درست میکنم
فقط این کارا باید مخفیانه دور از چشم شوهر انجام بدم
منم اینجور بودم ،بعدم بچه اومد سختتر شد
الان دو ساله شوهرم میگه هروقت خواستی کسیو مهمون کنی یا میگی یه چیزیشو از بیرون بخرم،مثلا فقط برنج بزاری کباب از بیرون
یا کلا رستوران میبریم مهمون
مادرشوهرم اینارو الان دو سری هست رستوران دعوت میکنم
دوستم و شوهرش رو هم همینطور
واای منم خیلی استرس میگیرم همش فکر میکنم ب کارام نمیرسم دستم کنده عصبی میشم
اینقد این قضیه برام زجر آوره
که شبا کابوس میبینم مهمون دارم هنوز هیچی درست نکردم
امروز گردگیری کردم و وایتکس زدم
سرویسارو شستم
فردا شب جارو برقی میزنم و قبل خواب خونه رو مرتب میکنم
لباسشویی هم بعد رفتن مهمونا
مگه امتحانه😶🤕سر مهمونم استرس دارین
من همیشه ۹ نفر مهمون دارم عادت کردم
خب فسنجون رو امروز بزار
خورشت ها وقتی بمونن خوش مزه تر میشن
برنج رو هم من شب قبل میزارم بعضی وقتا
بعد که دم کشید درشو باز میکنم و زیر و رو میکنم تا از هم وا بدن ته دیگ هم نون بزار
روز بعد گرمش میکنم خرابم نمیشه وقتی خواستی گرم کنی یکم آب بریز ته قابلمه
تمیزکاری هم از الان شروع کن
آب برنج رو بزار تا موقع جارو بزن و گردگیری کن
بعد که برنج دم گذاشتی برو تو کار خورشت
