2737
2734
عنوان

مامانم خیلی اذیتم میکنه

| مشاهده متن کامل بحث + 148 بازدید | 16 پست
یه روزایی رو یادم اومد که..هیییی...😒 یه روز از ساعت ۱۱ صب تا ۷ عصر موندم تو دانشگاه الکی چرخیدم... ...

مرسی که درد و دل کردی 

بعضی جاهاش عین خودمی

دقیقا منم الان بعضی روزا میرم دانشگاه تو نماز خونه ۵.    ۶ ساعت میمونم 

دلم نمیخواد تو خونه باشم

میدونی اتاق دارم پول تو جیبی دارم ولی با منت فراواااااان 

اینم اگه میتونستن بهم نمیدادن

احساس اضافه بودن میکنم

ظهر مامانم اومد در اتاقم شروع کرد به بحث جهیزیه راه انداختن 

سنت داره میره بالا!!!!!!! به فکر ازدواج باش

دختر داییی مامانم هم سن منه 

همه اینا مال اینه که ایشون جهاز خریده 

وایییی یکی دوسال پیشم دختر زنداییم رفت سر کار من ترم ۱ بودم

منو بیچاره کرد

چپ و راست تیکه مینداخت 

به فکر انصراف افتاده بودم که برم کار کنم ‌... 

مادر من متاسفانه اخلاقی که داره اینه که هیچیییییو گردن نمیگیره 

اگه الان بهش بگی چرا دوسال پیش اینکارو کردی میگه نههههه کی؟

یا چرا ظهر اینجوری گفتی کاملا میزنه کوچه علی چپ . برا خودت گفتم یا تو خیلی حساسی بهت بر میخوره 

یه جوری تو فامیل با من برخورد کرده هیچکس از بچه کوچولو هم حرف منو گوش نمیده فک میکنن حرفم اهمیت نداره

از اعتماد به نفس و خودباوری که دیگه نگم اینقد همه جیز بقیه رو تو سر من زده

تحمل چنین ادمی سخته

خستم کرده

باورت میشه دم پریودیای من که میشه خب ادم حساسه یه ذره درک میخواد

یهو ۱ هفته باهام حرف نمیزنه دعوا الکی راه میندازه 

وقتی با بابام خوب باشه با من چپ میوفته 

تحمل کردنش سخته فراری میکنه ادمو از تو خونه

بهشم بگی رفتارت اینجوری قبول نداره و نمیکنه 

مرسی که درد و دل کردی  بعضی جاهاش عین خودمی دقیقا منم الان بعضی روزا میرم دانشگاه تو نماز خون ...

چی بگم، کاااملا درکت میکنم، خودم بشدت زخم خورده م، متاسفانه این سن حساس ترین سن برا آینده ی ما خانماس، وبدترین رفتارها تو خانواده تو همین سن باهامون میشه...

میخوام بگم بهش اهمیت نده، و میدونم واقعا سخته اینکار، من بچه دارم، هنوز که هنوزه روی مخمه، هفته ی پیش خونه ش بودم، کاری کرد ک گفتم غلط کردم رفتم اونجا...لحظه شماری میکردم عصر شه پاشم برم...حرفی هم بهش نزدم..چون دیگه فهمیدم که حرف همو نمیفهمیم، فرداش هرچقد گفت بیا نرفتم

ببین تنها کاری که باید بهش عادت کنی اینه که حساسیتت رو روش کم کنی، محل ندی، باهاش وارد بحث نشی چون خودت آسیب میبینی، اینا درست نمیشن، من اون روز داشتم مشق دخترمو میگفتم، نشسته بغلم هی میگه این چ وضع درس دادنه، تو فلانی اینجوری اونجوری، هی ب داداش کوچکترم میگه میدونی من به تو چقد درس دادم؟ اینکه کار خاصی نمیکنه و...آخرسرم ی چیزی گف خیلی ناراحت شدم یکم بهش توپیدم دیگه تمومش کرد ولی الان میگم کاش اونم نگفته بودم

حساسیتت رو کم کن، نشنیده بگیر، وارد بحث نشو، هدف خودتو بشناس مطابق میل خودت پیش برو، هیچوقت این روزات بر نمیگردن، نهایت استفادتو بکن بعد ازدواج کن

⛔⛔اگه زیر۲۰ سال هستی تو تاپیک من نیا،نظر نده و ریپلایم نکن به هیچ عنوان..ممنون که احترام خودتو نگه میداری⛔⛔


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز