شخص سوم رابطه منظورم خیانت نیست
بلکه فامیل خودش هست
پسر عموش هستش
راستش خسته شدم
غر میزنم میشم آدم بده
چیزیم نمیگم واقعا صبر هم حدی داره
صبح تا عصر سر کار
بعد ۲ ساعت با پسر عمو بیرون
ظهرا بهش زنگ میزنه
صبحا بهش زنگ میزنه
شبا هم که با اونه
بعد در حد نیم ساعت با من حرف میزنه میره میگه خستم
چون اولویت زندگیش نیستی
منم سر همین نفر سوم رابطم به فنا رفت
عزیزم مشکلت خیلی خاصه و چیزی نیست که ماها اینجا راهنکاییت کنیم چون هرکاری ممکنه شرایطت رو خیلی بدتر کنه. باید بری پیش مشاوره راهنمایی تخصصی کنه. مسی مه راهنمایی میکنه باید از جزییات روحیات خودت و همسرت و مشکلات زمینه ای و ریشه در کودکیتون باخبر باشه
کجا میرن واسه کار میره یا تفریح؟اگه کار میره که با سیاست و یه چیزایی که حساسه جلبش کن طرف خودت که اعتدال بده اگه برا تفریح میره پول ازش بکش بیرون تو هم برو بیرون و تفریح و خوش گذرونی با کسی یا خودت بلکه به خودش بیاد
منم یمدته رو ارتباطش با یکی ع دوستاش خیلی حساس شدم غر نزن بدتر میشه منم تصمیم گرفتم دیگ چیزی نگم
شوهر من ی مدت مدیر ساختمون شد، دقیقا وضعمون همین بود، تا ۷ شب سرکار بود بعدم ک میرسید تا ۹-۱۰ وایمیساد پای کارای تعمیر و نصب دوربین ساختمون و این چیزا
کلی دعوا کردیم اون مدت
میفهمم چقد سخته
باهاش صحبت کن بگو تو تمام روز سرکاری وقتی میای حق منه بقیه تایمت پیش من باشی، بگو هر تفریحی با پسرعموت میکنی بیا دوتایی خودمون بکنیم، تنوع ایجاد کنید، باهم بیرون برید، شاید زندگیتون خیلی یکنواخت شده ک اینکارو میکنه
