ببین همیشه وقتی ب ته خط میرسی یعنی *میشه*
بزار یه خاطره از پارسالم برات تعریف کنم
یکی از دوستان همسرم ۱۰ ساله ک ازدواج کردن اینا تماااااام دکترهای مختلف داروهای مختلف امتحان کردن و بچه دار نشدند و چند ماهی بود خسته شده بودند و بیخیال بچه شده بودند ولی خیلی در حسرت بچه بودند مارو دعوت کردند خونشون بعد از شام ما خانوما رفتیم توی اتاق و شروع ب حرف کردیم
من یه پسر ۴ ساله دارم و یکی از خانومای دوستمون ۲ ماهه باردار بود یه خانوم دیگه هم بود اون هم بچشون ۳ ساله بود و این دوتا همش جلوی این بنده خدا از زایمان و بچه داری و از این قبیل حرفا میزدند بعد از مهمونی اومدم خونمون رفتم توی اتاق اونقدررر برای این بنده خدا گریه کردم براش دعا کردم با خدا حرف زدم دقیقا بعد از یک ماه همسرم اومد خونه گفت فلان دوستم بچه دار شدن باورم نمیشد اونقدرر براشون خوشحال شدم ک حد نداشت گفت که نزدیک ب دو ماهشه خانومش ب خدا نا امیدی معنا نداره من اون خانوم رو بار اول بود ک میدیدم الان نی نیشون سه چهار ماهشه
برای تو هم دعا میکنم