۶ ماه بود عقد بودم قرار بود ی ساله بریم سر خونمون
۶ ماه فرصت داشتیم دیگه بابامم و همسرم پول نقد آنچنانی نداشتن نهایت ۶۰ تومن نقد داشتن
خلاصه تو این ۶ ماه آخر زور خودشونو برای خونه و جهیزیه زدن ماهم قرار بود برج ۱۲ بریم خونمون که خب نی نی اجازه نداد ما ۱۱ رفتیم