از وقتی خوابیده همش نگاهش میکنم و حس عذاب وجدان داره میکشتم حالا پیش خودش چه فکری میکنه که مامانم چقدر بی عرضه است وایستاد کتک خوردنمو نگاه کرد چرا خدا جونمو نمیگیره راحت شم
همیشه مادر را به مداد تشبیه میکردم که با هر بار تراشیده شدن کوچک و کوچک تر میشود …ولی پدر یک خودکار شکیل و زیباست که در ظاهر ابهتش را همیشه حفظ میکند ،خم به ابرو نمیاورد و خیلی سخت تر از این حرفهاست ؛فقط هیچکس نمیبیند و نمیداند که چقدر دیگر میتواند بنویسد …بیایید قدردان باشیم …
اینقدر کثیفه از موهاش گرفت سرشو کوبید زمین لگد زد اصلا فکر نمیکنه میمیره بچه است زلیل بشه به همین وق ...
چقد وحشیه شوهرت. دخترت ازش متنفر میشه به مرور. جیغ کشید که کشید بچست باید بزنه؟؟!!! اعصاب نداره بیخود کرده بچه دار شده. یکی میخوابوندی زیر گوش شوهرت واسه چی میترسی ازش. ضربه مغزی بشه بچه خداییی نکرده باید دو دستی بزنین تو سرتون. با شوهرت حرف بزن همینا رو بهش بگو. بگو چیزیش بشه من میدونم با تو دفعه آخرت باشه دست رو بچه بلند میکنی و خودتو نخود هر آشی میکنی.
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید
چقد وحشیه شوهرت. دخترت ازش متنفر میشه به مرور. جیغ کشید که کشید بچست باید بزنه؟؟!!! اعصاب نداره بیخو ...
همون میگم جای حساس سرش بخوره میمیره بدبخت میشیم میگه مثل تو سگ جونه هیچیش نمیشه اینم جوابشه من چیکار کنم اخه باهاش
همیشه مادر را به مداد تشبیه میکردم که با هر بار تراشیده شدن کوچک و کوچک تر میشود …ولی پدر یک خودکار شکیل و زیباست که در ظاهر ابهتش را همیشه حفظ میکند ،خم به ابرو نمیاورد و خیلی سخت تر از این حرفهاست ؛فقط هیچکس نمیبیند و نمیداند که چقدر دیگر میتواند بنویسد …بیایید قدردان باشیم …
چون گفت بیای جلو میکشمت ترسیدم خدا منم بکشه من بی عرضه لیاقت نداشتم
آفرین بهت مادر نمونه میدونی چیه من تو همچین موقعیتی بودم بسیار واینکه با آدمی که کتک خورده هم زندگی میکنم شوهرم و خواهر شوهرم خیلی کتک میخوردن از پدرشون الان منو دارم تاوان وحشیگیری پدرشو و بی عرضگی مادرشو پس میدم دقیقا الان که گفتی تورو تهدید کرد عین همین حرفو مادرشوهرم میگفته
همون میگم جای حساس سرش بخوره میمیره بدبخت میشیم میگه مثل تو سگ جونه هیچیش نمیشه اینم جوابشه من چیکار ...
میگفتی خاک تو سرت که اسمتو بزارن پدر. با اون طرز حرف زدنت. آدمیزاد به یه مو بنده. البته که تو شعور و درک همینم نداری. جوابشو بده از بس کوتاه اومدی هار شده.
نماز میخونین؟به دخترتون یاد بدین نماز خوندن رو.خیلی باهاش مهربون باشین.صداتونو تل میتونینن با تن پای ...
اره میخونم گاهی خودشم کنارم میخونه من تمام سعیمو میکنم باهاش مهربون باشم و وقتایی که اذیت میکنه سرش دادم نمیزنم فقط قهر میکنم ولی واقعا کنترل باباش و نمیتونم بکنم
همیشه مادر را به مداد تشبیه میکردم که با هر بار تراشیده شدن کوچک و کوچک تر میشود …ولی پدر یک خودکار شکیل و زیباست که در ظاهر ابهتش را همیشه حفظ میکند ،خم به ابرو نمیاورد و خیلی سخت تر از این حرفهاست ؛فقط هیچکس نمیبیند و نمیداند که چقدر دیگر میتواند بنویسد …بیایید قدردان باشیم …
اونوقت که یه عقده ای تحویل جامعه داده میشه ،عزیزم از حرفم ناراحت نشو خیلی از والدین ممکنه تنبیه بدنی بکنن بچه هاشونو که بعدها بچه ها بزرگ که میشن با خنده تعریف میکنن ولی کار شوهر اسی وحشیگیریه از محالاته بچه یادش بره تو دلش عقده میشه
آفرین بهت مادر نمونه میدونی چیه من تو همچین موقعیتی بودم بسیار واینکه با آدمی که کتک خورده هم زندگی ...
همش با خودم میگم کاش میرفتم جلو نمیزاشتم ولی نمیدونم چرا کاری نکردم از خودم متنفرم به خدا
همیشه مادر را به مداد تشبیه میکردم که با هر بار تراشیده شدن کوچک و کوچک تر میشود …ولی پدر یک خودکار شکیل و زیباست که در ظاهر ابهتش را همیشه حفظ میکند ،خم به ابرو نمیاورد و خیلی سخت تر از این حرفهاست ؛فقط هیچکس نمیبیند و نمیداند که چقدر دیگر میتواند بنویسد …بیایید قدردان باشیم …
میگفتی خاک تو سرت که اسمتو بزارن پدر. با اون طرز حرف زدنت. آدمیزاد به یه مو بنده. البته که تو شعور ...
جوابشو بدم که هر روز همین بساطو داریم
همیشه مادر را به مداد تشبیه میکردم که با هر بار تراشیده شدن کوچک و کوچک تر میشود …ولی پدر یک خودکار شکیل و زیباست که در ظاهر ابهتش را همیشه حفظ میکند ،خم به ابرو نمیاورد و خیلی سخت تر از این حرفهاست ؛فقط هیچکس نمیبیند و نمیداند که چقدر دیگر میتواند بنویسد …بیایید قدردان باشیم …